وقف
licenseمعنی کلمه وقف
معنی واژه وقف
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- موقوفه، واگذاري 2- اهدا، بخشش، نذر، هبه 3- افامت، توقف 4- ايست، مكث، وقفه 5- اختصاص دادن، منحصر كردن | ||
انگلیسی | devotion, consecration, appanage, apanage, waqf | ||
عربی | تفان، إخلاص، عبادة، تقوى، صلاة، وقف تخصيص، حب شديد، التفاني | ||
ترکی | bağış | ||
فرانسوی | donation | ||
آلمانی | ausstattung | ||
اسپانیایی | dotación | ||
ایتالیایی | dotazione | ||
مرتبط | صمیمیت، از خود گذشتگی، سرسپردگی، پرستش، دعا، تقدیس، تبرک، تخصیص، ایالت، حوزه، درامد اتفاقی، تابع، متعلقات | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "وقف" در زبان فارسی به چند معنا و مفهوم به کار میرود و در متنهای نگارشی هم ممکن است به صورتهای مختلفی استفاده شود. در اینجا به بررسی قواعد فارسی و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم: ۱. معنی و مفهوم"وقف" به معنای توقف، قطع یا بازداشتن است و همچنین در اصطلاحات دینی و اجتماعی برای بیان نوعی عمل خیرخواهانه در نظر گرفته میشود که در آن شخصی املاکی را برای مصارف خاص، مانند کمک به فقرا یا ایجاد مراکز مذهبی، وقف میکند. ۲. قواعد نگارش
۳. قواعد معنایی
۴. نکات خاص
با رعایت این نکات، میتوانید به نحو صحیح و مؤثری از کلمه "وقف" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | وقف | ||
معادل ابجد | 186 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | vaqf | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، اسم مصدر) [عربی، جمع: اوقاف] | ||
مختصات | (وَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | vaqf | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی وقف | ||
پخش صوت |
- 1 نهادک ورستاد - 2 ايستدگي کلمه "وقف" در زبان فارسی به چند معنا و مفهوم به کار میرود و در متنهای نگارشی هم ممکن است به صورتهای مختلفی استفاده شود. در اینجا به بررسی قواعد فارسی و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم: "وقف" به معنای توقف، قطع یا بازداشتن است و همچنین در اصطلاحات دینی و اجتماعی برای بیان نوعی عمل خیرخواهانه در نظر گرفته میشود که در آن شخصی املاکی را برای مصارف خاص، مانند کمک به فقرا یا ایجاد مراکز مذهبی، وقف میکند. نحوه نوشتن: کلمه "وقف" به صورت "وقف" نوشته میشود. برای تأکید بر مفهوم خاص آن میتوان در علائم وارده اشاره کرد. اجازه استفاده از معانی مختلف: وقتی از "وقف" در یک متن استفاده میکنید، باید به زمینه و مفهومی که مد نظر دارید، توجه کنید تا ابهام ایجاد نشود. با رعایت این نکات، میتوانید به نحو صحیح و مؤثری از کلمه "وقف" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
ايست
-1 (مصدر) ايستادن اقامت کردن .
-2 (مصدر) ساکن بودن اقامت دادن .
-3 حبس کردن ملک يا مستغلي در راه خدا.
-4 (اسم) اقامت . -5 توقف ايست :
((چون در وقف خواهند که يا ء متکلم را
چون مالي و سلطاني متحرک گردانند ها(ئي)
بدان الحاق کنند تا دليل فتحه ء ما قبل
خويش باشد و محل وقف متکلم گردد.))
-6 زمين ملک يا مستغلي که براي
مقصو معيني درراه خدا اختصاص دهند.
توضيح وقف عبارتست ازاين که عين
مال حبس و منافع آن تسبيل شود :
((توانگران را وقف است و نذر و مهماني
زکات و فطره و اعتاق و هدي و قرباني .))
(گلستان)
يا وقف اموات . وقفي است که مقصود
از آن کارهايي نظير روضه خواني براي
مردگان و غيره است . يا وقف خاص .
وقفي است که مختص دسته اي معين و خاص
باشد مانند : قف بر اولاد با بر افراد
وطبقه اي خاص ازمردم . ياوقف عام .
وقفي است که مقصود از آن امور خيريه
است ومخصوص دسته وطبقه اي معين نيست
مانند : وقف بر فقرا و بر طلاب و مدارس و
مساجد مقابل وقف خاص . يا غبطه ء
وقف . متوليان و ادارات اوقاف
موظف هستندکه همواره نسبت بموقوفات
چنان عمل کنند که عمران و آبادي و
ازدياد در آمد آنها مقدم بر هر چيزي
باشد اين منظور را ((غبطه ء وقف))
ميگويند. يا وقف بودن کسي يا چيزي
کي يا چيزي را. مختص آن بودن
منحصر بوي بودن :
يکي آهم کزين آهم بسوز دشت خرگاهم
يکي گوشم که من وقفم شهنشاه شکر خارا.
(ديوان کبير)
يا وقف غفران :
((هست منقول از رسول انام
سيد انبيا عليه السلام))
((وقف غفران ده است در قرآن
گر بداني شوي زاهل کلام .))
(((اوليا)) دان به مايده اول
((بسمعون) دان به سوره ء انعام .))
(((فاسقا)) نيز (يستون) ز عقب
هر دو در سجده يافته اند نظام .))
(پنج ديگر به سوره ء يس
اول (آثار هم) بخوان بدوام .))
((ثانيش (العباد) و (فرقدنا)
ثالث و رابعش کنم اعلام .))
(((ا عبدوني) و (مثلهم) خامس
(ملک يقبضن) عاشرا اتمام .))
((چون رسول خدا چنين فرمود
باد بر روح او درود وسلام .))
(شرح نصاب)
- 8 درنگ کردن برکلمه اي هنگام
قرا ء ت قرآن يعني وصل نکردن آن کلمه
را به کمله ء بعدي و وقف در تجويد
بنابر آنچه سجاوندي گفته شش است :
-1 وقف لازم در قرآن و علامت (م) است
و معني وقت لازم آنست که اگر خواننده
به وصل خواند در معني تغييري رخ دهد.
- 2 وقف مطلق و علامت آن (ط) است
و وقف بر کلمه و ابتدا از کلمه ء بعد
مطلقا نزد همه ء ائمه ء قرا ء ت
جايزاست . -3 وقف جايزوعلامت
آن (ج) است و معني آن اين است
که وصل کلمه به مابعد هم جايزاست .
- 4 وقف مجونز و علامت آن (ز) يعني
اصل وصل است ولي وقف نيزجايزاست .
- 5 وقف مرخص وعلامت آن (ص .)
است يعني در وقف رخصتي است بخاطر
طول کلام . -6 (لا) علامت آنست که
وقف بر کلمه جايز نيست . - 9 (اسم)
دسته ء عاجين :((مگر لفظ وقف هم بر سبيل
ايهام آورده باشد که وقف در لغت عرب
دستينه ء عاجين باشد.))
1- موقوفه، واگذاري
2- اهدا، بخشش، نذر، هبه
3- افامت، توقف
4- ايست، مكث، وقفه
5- اختصاص دادن، منحصر كردن
devotion, consecration, appanage, apanage, waqf
تفان، إخلاص، عبادة، تقوى، صلاة، وقف تخصيص، حب شديد، التفاني
bağış
donation
ausstattung
dotación
dotazione
صمیمیت، از خود گذشتگی، سرسپردگی، پرستش، دعا، تقدیس، تبرک، تخصیص، ایالت، حوزه، درامد اتفاقی، تابع، متعلقات۱. معنی و مفهوم
۲. قواعد نگارش
۳. قواعد معنایی
۴. نکات خاص