هوس
licenseمعنی کلمه هوس
معنی واژه هوس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- شهوت، ميل، هوي 2- اشتياق، تمايل، خواهش، رغبت، سودا، شوق، مطمع، ميل | ||
انگلیسی | lust, caprice, fad, whim, whimsy, fantasy, fancy, longing, heartthrob, whimsey, calf love, concupiscence, crotchet, gee, humoresque, libido, megrim, scape, whigmaleerie, whim-wham, desire | ||
عربی | شهوة، رغبة، شبق، توق شديد، رغبة جنسية قوية، تلهف، اشتهى، رغب في الجماع | ||
ترکی | şehvet | ||
فرانسوی | luxure | ||
آلمانی | lust | ||
اسپانیایی | lujuria | ||
ایتالیایی | lussuria | ||
مرتبط | حرص واز، علاقه دمدمی، تمایل فکری، مد زودگذر، هوی و هوس، خیال، وهم، تلون مزاج، وسواس، بوالهوسی، فانتزی، نقشه خیالی، قوه مخیله، تصور، پنداره، اشتیاق، عطش، میل وافر، ارزوی زیاد، ویار، تپش قلب، قلاب کوچک، قلاب دوزندگی، تصنیف خیالی، شهوت جنسی، شور جنسی، تحریک شهوانی، درد نیمه سر، صداع شقیقه، فرار، سابقهپر، میله، وسیله فرار، چیز قشنگ و ارزان، اسباب، هوا و هوس، شییء یا چیز هوس انگیز و خیالی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "هوس" در زبان فارسی به معنای تمایل یا خواسته شدید برای چیزی است و در بسیاری از متون ادبی و محاورهای به کار میرود. برخی از نکات مربوط به قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه عبارتند از:
بهطور کلی، "هوس" یکی از کلمات پرکاربرد در زبان فارسی است که در بیان احساسات و خواستهها نقش مهمی دارد و توجه به کاربری آن میتواند به غنای متن شما کمک کند. | ||
واژه | هوس | ||
معادل ابجد | 71 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | havas | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] | ||
مختصات | (هَ وَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | havas | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی هوس | ||
پخش صوت |
نوعي از جنون،هلاک، خواهش و آرزوي نفس، کلمه "هوس" در زبان فارسی به معنای تمایل یا خواسته شدید برای چیزی است و در بسیاری از متون ادبی و محاورهای به کار میرود. برخی از نکات مربوط به قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه عبارتند از: انتخاب درست زمان و مکان: در جملات، توجه به زمان و مکانی که در آن هوس مطرح میشود اهمیت دارد. مثلاً میتوانید بگویید: "در بهار هوس سفر به شمال دارم." ترکیبهای معنایی: "هوس" معمولاً با کلمات دیگری ترکیب میشود تا معانی مختلفی ایجاد کند. مثلاً: کاربرد در شعر: "هوس" به عنوان یک واژه شاعرانه میتواند در شعر فارسی به کار رود. شاعران از این واژه برای بیان احساسات و آرزوها استفاده میکنند. نکات نگارشی: بهطور کلی، "هوس" یکی از کلمات پرکاربرد در زبان فارسی است که در بیان احساسات و خواستهها نقش مهمی دارد و توجه به کاربری آن میتواند به غنای متن شما کمک کند.
خواهش موقت و ناپايدار
1- شهوت، ميل، هوي
2- اشتياق، تمايل، خواهش، رغبت، سودا، شوق، مطمع، ميل
lust, caprice, fad, whim, whimsy, fantasy, fancy, longing, heartthrob, whimsey, calf love, concupiscence, crotchet, gee, humoresque, libido, megrim, scape, whigmaleerie, whim-wham, desire
شهوة، رغبة، شبق، توق شديد، رغبة جنسية قوية، تلهف، اشتهى، رغب في الجماع
şehvet
luxure
lust
lujuria
lussuria
حرص واز، علاقه دمدمی، تمایل فکری، مد زودگذر، هوی و هوس، خیال، وهم، تلون مزاج، وسواس، بوالهوسی، فانتزی، نقشه خیالی، قوه مخیله، تصور، پنداره، اشتیاق، عطش، میل وافر، ارزوی زیاد، ویار، تپش قلب، قلاب کوچک، قلاب دوزندگی، تصنیف خیالی، شهوت جنسی، شور جنسی، تحریک شهوانی، درد نیمه سر، صداع شقیقه، فرار، سابقهپر، میله، وسیله فرار، چیز قشنگ و ارزان، اسباب، هوا و هوس، شییء یا چیز هوس انگیز و خیالی