آسایش
licenseمعنی کلمه آسایش
معنی واژه آسایش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آرامش، آسودگي، استراحت، ترفيه، تنآساني، تنعم، راحت، راحتي، رفاه، سكون، شادكامي، فراغ، فراغت | ||
متضاد | دغدغه، سختي، مشقت، ناآرامي | ||
انگلیسی | comfort, easement, rest, welfare, weal | ||
عربی | راحة، مريح، تعزية، رفاهية، سلوى عزاء، رغادة بحبوحة، شجع، عون، عزى، آسي | ||
ترکی | konfor | ||
فرانسوی | confort | ||
آلمانی | komfort | ||
اسپانیایی | comodidad | ||
ایتالیایی | comfort | ||
مرتبط | راحت، مایه تسلی، اسایش، اسودگی، راحت شدن از درد، حق ارتفاقی، راحتی، استراحت، باقی، دیگران، باقی مانده، سایرین، تکیه، رفاه، سعادت، خیر، شادکامی، سامان، ثروت، دارایی، آسا | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آسایش" در زبان فارسی به معنی راحتی و آرامش است و در نگارش و استفاده از آن، چند نکته وجود دارد که میتواند مد نظر قرار گیرد:
به طور کلی، "آسایش" یک کلمه مهم و پرکاربرد در زبان فارسی است که در زمینههایی چون ادبیات، حقوق، و روزمره بسیار استفاده میشود. | ||
واژه | آسایش | ||
معادل ابجد | 372 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'āsāyeš | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) | ||
مختصات | (یِ) [ په . ] (اِمص .) | ||
آواشناسی | 'AsAyeS | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آسایش | ||
پخش صوت |
آسودن کلمه "آسایش" در زبان فارسی به معنی راحتی و آرامش است و در نگارش و استفاده از آن، چند نکته وجود دارد که میتواند مد نظر قرار گیرد: نحوه نوشتن: کلمه "آسایش" به صورت صحیح باید با "آ" شروع شود و "سایش" به عنوان ریشه آن شناخته شود. دقت در استفاده از حروف و نشانههای زبان فارسی الزامی است. جملهبندی: استفاده از این کلمه در جملات میتواند به چند صورت باشد. به عنوان مثال: صرف و نحو: کلمه "آسایش" به عنوان یک اسم شناخته میشود و میتواند در جملات مختلف به کار رود. همچنین میتوان از آن در حالتهای مختلف (مفرد و جمع) استفاده کرد. ترکیبها: این کلمه ممکن است در ترکیب با واژههای دیگر به کار رود، مانند "آسایش اجتماعی" یا "آسایش روانی". هممعنیها: واژههای دیگری که میتوانند به جای "آسایش" استفاده شوند شامل "راحتی"، "آرامش" و "سکون" میباشند. به طور کلی، "آسایش" یک کلمه مهم و پرکاربرد در زبان فارسی است که در زمینههایی چون ادبیات، حقوق، و روزمره بسیار استفاده میشود.
آرامش، آسودگي، استراحت، ترفيه، تنآساني، تنعم، راحت، راحتي، رفاه، سكون، شادكامي، فراغ، فراغت
دغدغه، سختي، مشقت، ناآرامي
comfort, easement, rest, welfare, weal
راحة، مريح، تعزية، رفاهية، سلوى عزاء، رغادة بحبوحة، شجع، عون، عزى، آسي
konfor
confort
komfort
comodidad
comfort
راحت، مایه تسلی، اسایش، اسودگی، راحت شدن از درد، حق ارتفاقی، راحتی، استراحت، باقی، دیگران، باقی مانده، سایرین، تکیه، رفاه، سعادت، خیر، شادکامی، سامان، ثروت، دارایی، آسا