با حرارت
license
98
1667
100
معنی کلمه با حرارت
معنی واژه با حرارت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | fervent, hot, earnest, adust, ebullient, strenuous, warm, hipped-up, hot-blooded, by heat | ||
عربی | حماسي، متوهج، متقد، محتدم، شديد الحرارة، متحمس، متحمسة | ||
مرتبط | ملتهب، باحمیت، پرشور وشعف، داغ، گرم، تند، پر حرارت، حاد، جدی، مشتاق، دلگرم، سنگین، مهم، سوخته، خشکیده، جوشان، احساساتی، پر هیجان، شدید، بلیغ، فعال، صمیمی، غیور، تندخو، مهیج، اتشی مزاج، خون گرم | ||
واژه | با حرارت | ||
معادل ابجد | 812 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی با حرارت | ||
پخش صوت |
- 1 آنچه يا آنکه حرارت دارد
داراي گرما . - 2 فعال کوشا آنکه
در کارها شور و حرارت دارد .
fervent, hot, earnest, adust, ebullient, strenuous, warm, hipped-up, hot-blooded, by heat
حماسي، متوهج، متقد، محتدم، شديد الحرارة، متحمس، متحمسة
ملتهب، باحمیت، پرشور وشعف، داغ، گرم، تند، پر حرارت، حاد، جدی، مشتاق، دلگرم، سنگین، مهم، سوخته، خشکیده، جوشان، احساساتی، پر هیجان، شدید، بلیغ، فعال، صمیمی، غیور، تندخو، مهیج، اتشی مزاج، خون گرم