آش پختن
license
98
1667
100
معنی کلمه آش پختن
معنی واژه آش پختن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | cooking | ||
عربی | طبخ، طهو، معد للطبخ خصيصا، خاص بالطبخ | ||
واژه | آش پختن | ||
معادل ابجد | 1353 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آش پختن | ||
پخش صوت |
پختن و آماده کردن آش ياآش
پختن براي کسي . توطئه اي براي او
ترتيب دادن کسي را براي اذيت کردن وي
برانگيختن : آشي برايت بپزم که خودت حظ
کني خ
cooking
طبخ، طهو، معد للطبخ خصيصا، خاص بالطبخ