جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

poxtan
cook  |

پختن

معنی: طبخ کردن، پزيدن
382 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (مصدر متعدی) [پهلوی: puxtan] ‹پزیدن›
مختصات: (پُ تَ) [ په . ]
آواشناسی:
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 1052
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
cook | bake , anneal , decoct , scallop , shirr , concoct , grill
ترکی
aşçı
فرانسوی
cuisiner
آلمانی
kochen
اسپانیایی
cocinar
ایتالیایی
cucinare
عربی
طبخ | طها , تلاعب , وقع في ورطة , طاه , طاهي , طبيخ , يطبخ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه «پختن» در زبان فارسی فعل است و به معنای آماده‌سازی غذا از طریق حرارت و تبدیل مواد اولیه به شکل نهایی استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه پرداخته‌ شده است:

  1. صرف فعل:

    • «پختن» فعل لازم و متعدی است.
    • صرف آن در زمان‌ها و جملات مختلف به صورت زیر است:
      • زمان حال: می‌پزم، می‌پزی، می‌پزد، ...
      • زمان گذشته: پختم، پختی، پخت، ...
      • زمان آینده: خواهم پخت، خواهی پخت، ...
  2. استفاده در جملات:

    • می‌توان این فعل را در جملات مختلف به کار برد:
      • «من می‌خواهم برنج را بپزم.»
      • «او دیروز کباب پخت.»
  3. قیدهای همراه:

    • شما می‌توانید با این فعل قید زمان، مکان یا مفعول به کار ببرید:
      • «امروز برای مهمانان پلو می‌پزم.»
      • «در خانه پاستا می‌پزم.»
  4. همنشینی با واژه‌های دیگر:

    • این فعل می‌تواند با اسم‌های دیگر ترکیب شود تا معانی جدیدی ایجاد کند:
      • «پختن غذا»، «پختن نان»، «پختن کیک» و غیره.
  5. نگارش صحیح:
    • توجه به نشانه‌های نگارشی و استفاده صحیح از ویرگول، نقطه و دیگر علائم در جملات ضروری است. به عنوان مثال:
      • «وقتی برنج را می‌پزم، همیشه کمی زعفران به آن اضافه می‌کنم.»

با رعایت این نکات، می‌توانید به طور صحیح و مؤثر از فعل «پختن» در نگارش فارسی استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. امروز تصمیم دارم یک کیک خوشمزه بپزم و آن را برای مهمان‌هایم سرو کنم.
  2. پختن خورشت قرمه سبزی نیاز به زمان و حوصله دارد تا طعم آن بهتر شود.
  3. او به آشپزی علاقه‌مند است و هر هفته در کلاس‌های پختن غذا شرکت می‌کند.

واژگان مرتبط: طبخ کردن، گرم کردن، سخت وسفت کردن، بادوام نمودن، حرارت زیاد دادن و بعد سرد کردن، جوشانیدن، گواریدن، حلزون گرفتن، دوختن، چین دادن، پارچه را باهم کوک زدن، درست کردن، جعل کردن، اختراع کردن، ترکیب کردن، بریان کردن، بریان شدن، روی سیخ یا انبر کباب کردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری