باطل شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه باطل شدن
معنی واژه باطل شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ابطال شدن، از اعتبار افتادن، فسخ شدن، لغو شدن، نامعتبراعلام شدن 2- بيمعني شدن، بيهوده شدن 3- ناحق جلوهگر شدن، ناراست قلمداد شدن 4- ضايع شدن 5- خط خوردن | ||
عربی | لاغ، باطل، خال، فاسد، شاغر، عقيم، فراغ، فرغ، فسخ، ألغى عقدا، أبطل، فارغ | ||
واژه | باطل شدن | ||
معادل ابجد | 396 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی باطل شدن | ||
پخش صوت |
فاسد شدن، تباه گشتن، هيچ شدن، ناچيز شدن
1- ابطال شدن، از اعتبار افتادن، فسخ شدن، لغو شدن، نامعتبراعلام شدن
2- بيمعني شدن، بيهوده شدن
3- ناحق جلوهگر شدن، ناراست قلمداد شدن
4- ضايع شدن
5- خط خوردن
لاغ، باطل، خال، فاسد، شاغر، عقيم، فراغ، فرغ، فسخ، ألغى عقدا، أبطل، فارغ