جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "باطل کردن" به معنای لغو یا از بین بردن اعتبار چیزی استفاده میشود. در استفاده از این کلمه و ترکیبهای آن، چند نکته قاعدهای و نگارشی وجود دارد:
معنی: به معنای «لغو کردن» یا «از اعتبار انداختن» است. لازم است در متن، معنا به وضوح بیان شود تا سردرگمی نداشته باشد.
جملات:
"این قانون را باطل کردیم."
"او تصمیم به باطل کردن قرارداد گرفت."
قیدها: میتوان از قیدها برای توصیف عمل باطل کردن استفاده کرد:
"بهطور کامل باطل کردن"
"به آسانی باطل کردن"
نحو:
کلمه "باطل" به عنوان صفت، میتواند به منظور توصیف یک چیز قبل از فعل "کردن" بیاید.
مثال: "مدرک باطل."
ضمایر و صفتها: در جملات میتوان از ضمایر و صفتها برای تنظیم جملات و رعایت قواعد دستوری استفاده کرد:
"من باطل کردم."
"این مدرک باطل است."
تکرار avoided: نکتهای که باید به آن توجه کرد این است که استفاده مکرر از این کلمه در یک متن میتواند باعث سردرگمی شود. بنابراین، بهتر است از وسایل توصیفی و عبارات وابسته برای تنوع بخشیدن به متن استفاده کنید.
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "باطل کردن" به شکل مناسب و مؤثر استفاده کنید.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: خنثی کردن، بی اثر کردن، واچیدن، خراب کردن، بیابرو کردن، لغو کردن، فسخ کردن، خنثی نمودن، سواره گذشتن از، پایمال کردن، باطل ساختن، برتری جستن بر، ناتوان کردن، علیل کردن، باطل شدن، پوچ کردن، بیرون ریختن، خارج شدن، بخشیدن، توزیع کردن، معاف کردن، نا امید کردن، عقیم کردن، عقیم گذاردن، هیچ کردن، منسوخ کردن، از میان بردن، عمل موهن انجام دادن، کسر کردن، تخفیف دادن، کاستن، چپانیدن، اجازه عبور دادن، مجانا فرستادن، مهر زدن، نقض کردن، با ضربه زدن، الغا کردن، له کردن، از بازی خارج شدن، وارد عمل شدن
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر