بانگ زدن
license
98
1667
100
معنی کلمه بانگ زدن
معنی واژه بانگ زدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | آواز كردن، صدازدن، صلا در دادن، فرياد زدن | ||
واژه | بانگ زدن | ||
معادل ابجد | 134 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | (زَ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بانگ زدن | ||
پخش صوت |
- 1 فرياد زدن آواز بلند بر
آوردن. - 2 باز داشتن چيزي نگاهداشتن .
يا بانگ زدن بر کسي . راندن وي دور کردن
او از پيش .
آواز كردن، صدازدن، صلا در دادن، فرياد زدن