بد خویی
license
98
1667
100
معنی کلمه بد خویی
معنی واژه بد خویی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | cranky, wicked, bad, fractious, bad-tempered, ill-humored, ill-humoured, ill-mannered, ill-tempered, you're bad | ||
عربی | غريب الأطوار، نزق، قلق | ||
مرتبط | بد خو، شریر، بدکار، بدجنس، نابکار، تبه کار، بد، خراب، مضر، زشت، نامساعد، متمرد، زود رنج، کج خلق، ننر، تندخو، بد خلق، ترشرو، عبوس، بد اخلاق، بد روش، بی تربیت، بی ادب | ||
واژه | بد خویی | ||
معادل ابجد | 632 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بد خویی | ||
پخش صوت |
بد خلقي بد خيمي زشت خويي
تند خويي مقابل خوش خويي نيک خويي.
cranky, wicked, bad, fractious, bad-tempered, ill-humored, ill-humoured, ill-mannered, ill-tempered, you're bad
غريب الأطوار، نزق، قلق
بد خو، شریر، بدکار، بدجنس، نابکار، تبه کار، بد، خراب، مضر، زشت، نامساعد، متمرد، زود رنج، کج خلق، ننر، تندخو، بد خلق، ترشرو، عبوس، بد اخلاق، بد روش، بی تربیت، بی ادب