برداشت
licenseمعنی کلمه برداشت
معنی واژه برداشت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | استنباط، استنتاج، بازيافت، تلقي، درك، دريافت، جمعآوري، حاصل، حاصلبرداري، محصولبرداري، بهرهبرداري كردن، ضبط ، اخذ، بازستاني، دريافت ، بردباري، تحمل، صبر | ||
متضاد | كاشت، داشت پرداخت نابرداري، بيتابي | ||
انگلیسی | removal | ||
عربی | إزالة، نزع، استئصال، طرد، رحيل، تبديد، انتقال، الإزاحة الزاوية، صرف من الخدمة | ||
ترکی | hasat | ||
فرانسوی | récolte | ||
آلمانی | ernte | ||
اسپانیایی | cosecha | ||
ایتالیایی | raccolto | ||
واژه | برداشت | ||
معادل ابجد | 907 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | bardāšt | ||
نوع | مصدر اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (بن ماضیِ برداشتن، اسم مصدر) | ||
مختصات | (بَ) (مص مر.) | ||
آواشناسی | bardASt | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برداشت | ||
پخش صوت |
-1 عمل برداشتن چيزي . -2
جمع آوري محصول گرد آوردن غلات .
-3 عمل برداشتن بخشي از سرمايه يا سود يک
بنگاه پيش از موقع تقسيم آن عمل گرفتن
کارمندي حقوق يا پاداش خود را قبل ازموقع
پرداخت . -4 صبر تحمل بردباري .
-5 پيش در آمد . -6 قسمت اوليه از سه قسمت
اسامي نوبت مرتب -7 نوعي ساز مخصوص بشخص
سلطنت .
استنباط، استنتاج، بازيافت، تلقي، درك، دريافت، جمعآوري، حاصل، حاصلبرداري، محصولبرداري، بهرهبرداري كردن، ضبط ، اخذ، بازستاني، دريافت ، بردباري، تحمل، صبر
كاشت، داشت پرداخت نابرداري، بيتابي
removal
إزالة، نزع، استئصال، طرد، رحيل، تبديد، انتقال، الإزاحة الزاوية، صرف من الخدمة
hasat
récolte
ernte
cosecha
raccolto