برداشت کردن
licenseمعنی کلمه برداشت کردن
معنی واژه برداشت کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | remove, harvest | ||
عربی | نزع، أخرج، طرد، فصل، أزال، كشف، غير سكنه، أقال، رحل، نقل، رحيل، درجة القرابة، إزالة | ||
مرتبط | برداشتن، بردن، زدودن، برطرف کردن، برچیدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «برداشت کردن» به عنوان یک فعل مرکب در زبان فارسی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد نگارشی خاصی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:
با رعایت این نکات و قواعد، میتوان از کلمه «برداشت کردن» به شکل مؤثری در نگارش و گفتار استفاده کرد. | ||
واژه | برداشت کردن | ||
معادل ابجد | 1181 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | ( ~. کَ دَ)(مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برداشت کردن | ||
پخش صوت |
-1 جمع آوري کردن محصولگردآوردن کلمه «برداشت کردن» به عنوان یک فعل مرکب در زبان فارسی مورد استفاده قرار میگیرد و قواعد نگارشی خاصی دارد که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود: فعل مرکب: «برداشت کردن» یک فعل مرکب است و شامل یک اسم (برداشت) و یک فعل (کردن) میباشد. در جملات، باید به ساختار این نوع افعال توجه شود. استفاده صحیح: این فعل معمولاً به معنای گرفتن، فهمیدن یا تحلیل کردن چیزی به کار میرود. به عنوان مثال: زمانهای مختلف: این فعل میتواند در زمانهای مختلف صرف شود. به عنوان مثال: تناسب با نامها و ضمایر: در استفاده از این فعل، باید توجه کرد که نامها و ضمایر با آن تناسب داشته باشند. مثلاً: استفاده در جملات منفی: برای منفی کردن این فعل میتوان از «نکردن» استفاده کرد: با رعایت این نکات و قواعد، میتوان از کلمه «برداشت کردن» به شکل مؤثری در نگارش و گفتار استفاده کرد.
غلات . -2 برداشتن بخشي از سرمايه يا سود
يک بنگاه پيش از تقسيم آن يا عمل گرفتن
کارمندي پاداش خود را قبل از موقع پرداخت.
-3 تحمل کردن بردباري نمودن .
remove, harvest
نزع، أخرج، طرد، فصل، أزال، كشف، غير سكنه، أقال، رحل، نقل، رحيل، درجة القرابة، إزالة
برداشتن، بردن، زدودن، برطرف کردن، برچیدن