برکندن
licenseمعنی کلمه برکندن
معنی واژه برکندن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- از ته كندن، كندن 2- از ريشه درآوردن، ريشهكن كردن 3- جدا كردن، بريدن | ||
متضاد | نشاندن 1- نابود كردن، ازبين بردن 2- دور كردن | ||
انگلیسی | uproot, remove | ||
عربی | اجتث، استأصل، يوبوت | ||
ترکی | sıyırmak | ||
فرانسوی | arracher | ||
آلمانی | abreißen | ||
اسپانیایی | arrancar | ||
ایتالیایی | strappare | ||
مرتبط | ریشه کن کردن، از ریشه کندن، ازبن در اوردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برکندن" به معنای جدا کردن یا کندن چیزی از جایی است. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
توجه داشته باشید که در استفاده از این کلمه در متنهای ادبی یا علمی، انتخابهای مختلفی وجود دارد که بستگی به زمینه و موضوع بحث دارد. | ||
واژه | برکندن | ||
معادل ابجد | 326 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | barkandan | ||
ترکیب | (مصدر متعدی) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برکندن | ||
پخش صوت |
جدا کردن از زمين،قلع وقمع کردن کلمه "برکندن" به معنای جدا کردن یا کندن چیزی از جایی است. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نحوی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: صرف افعال: "برکندن" فعل است و در زمانهای مختلف بسته به فاعل و موضوع جمله میتواند صرف شود. به عنوان مثال: مفرد و جمع: این فعل میتواند به صورت مفرد و جمع استفاده شود. مثلاً «او برکند» و «آنها برکنند». استفاده به عنوان قید: "برکندن" میتواند به عنوان یک فعل و در جمله استفاده شود؛ مثلاً: "او درخت را برکند". جملات شرطی و ترکیبی: این کلمه میتواند در جملات شرطی یا ترکیبی به کار رود. مثلاً: محاوره و نوشتار: در محاوره ممکن است از فرمهای سادهتری استفاده شود، اما در نوشتار رسمی باید به قوانین نگارشی توجه شود. توجه داشته باشید که در استفاده از این کلمه در متنهای ادبی یا علمی، انتخابهای مختلفی وجود دارد که بستگی به زمینه و موضوع بحث دارد.
1- از ته كندن، كندن
2- از ريشه درآوردن، ريشهكن كردن
3- جدا كردن، بريدن
نشاندن
1- نابود كردن، ازبين بردن
2- دور كردن
uproot, remove
اجتث، استأصل، يوبوت
sıyırmak
arracher
abreißen
arrancar
strappare
ریشه کن کردن، از ریشه کندن، ازبن در اوردن