برهم زدن
licenseمعنی کلمه برهم زدن
معنی واژه برهم زدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- به همزدن، زيرورو كردن، مخلوط كردن 2- پراكنده كردن، پراكنده ساختن، آشفته كردن، پريشان كردن 3- از نظم انداختن، ايجاد اختلال كردن، بينظم كردن، مختل كردن 4- خراب كردن | ||
انگلیسی | nictitate, disruption | ||
عربی | nictitate | ||
مرتبط | چشمک زدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "برهم زدن" یک فعل ترکیبی در زبان فارسی است که به معنای مختل کردن، به هم ریختن یا بینظمی ایجاد کردن به کار میرود. در استفاده از این کلمه و در نگارش متون مربوط به آن، رعایت چند نکته ضروری است:
رعایت این نکات میتواند به صحیح نگارش و بکارگیری "برهم زدن" در متون فارسی کمک کند. | ||
واژه | برهم زدن | ||
معادل ابجد | 308 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | ( ~. زَ دَ) (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی برهم زدن | ||
پخش صوت |
يکي را بر ديگري زدن،تصادم کلمه "برهم زدن" یک فعل ترکیبی در زبان فارسی است که به معنای مختل کردن، به هم ریختن یا بینظمی ایجاد کردن به کار میرود. در استفاده از این کلمه و در نگارش متون مربوط به آن، رعایت چند نکته ضروری است: جدا و وصلی: "برهم زدن" به صورت نوشتاری باید جدا از هم نوشته شود. در صورتی که بخواهید به شکل فعلی آن اشاره کنید میتوانید از "برهم میزند" یا "برهم زد" استفاده کنید. فعل ترکیبی: این کلمه از یک پیشوند (بر) و یک فعل (هم زدن) تشکیل شده است. به همین دلیل در زمانهای مختلف به شکلهای مختلفی صرف میشود. استفاده در جملات: این کلمه معمولاً در جملاتی به کار میرود که به توصیف اقدامات مخرب یا اختلالساز پرداخته میشود. همراهی با حرف اضافه: این کلمه ممکن است با حرفهای اضافهای مانند "با" یا "در" به کار برود. رعایت این نکات میتواند به صحیح نگارش و بکارگیری "برهم زدن" در متون فارسی کمک کند.
1- به همزدن، زيرورو كردن، مخلوط كردن
2- پراكنده كردن، پراكنده ساختن، آشفته كردن، پريشان كردن
3- از نظم انداختن، ايجاد اختلال كردن، بينظم كردن، مختل كردن
4- خراب كردن
nictitate, disruption
nictitate
چشمک زدن