آفرید
licenseمعنی کلمه آفرید
معنی واژه آفرید
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | create, created | ||
عربی | خلق، أبدع، أحدث، أنتج، ابتدع، تألف، عين، سبق إلى تمثيل، لفق، كان أول من يمثل كذا، يخلق | ||
ترکی | yaratıldı | ||
فرانسوی | créé | ||
آلمانی | erstellt | ||
اسپانیایی | creado | ||
ایتالیایی | creato | ||
مرتبط | ساختن، ایجاد کردن، خلق کردن، فراهم کردن، افریدن، ناگهان ایجاد شدن، آفریدن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آفرید" در زبان فارسی، از فعل "آفستن" به معنای خلق کردن یا به وجود آوردن است. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه بیان میشود:
مجموعه این نکات میتواند به شما کمک کند تا کلمه "آفرید" و کاربردهای آن را بهتر درک کنید و به درستی در جملات خود به کار ببرید. | ||
واژه | آفرید | ||
معادل ابجد | 295 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'āfarid | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | بن گذشته | ||
ترکیب | (بن ماضیِ آفریدن) | ||
آواشناسی | 'Afarid | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آفرید | ||
پخش صوت |
در ترکيبات بمعني آفريده آيد : کلمه "آفرید" در زبان فارسی، از فعل "آفستن" به معنای خلق کردن یا به وجود آوردن است. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه بیان میشود: نحو و صرف: "آفرید" به صورت ماضی (گذشته) سوم شخص مفرد است. در جملههایی مانند "او آفرید"، به معنای "او خلق کرد" یا "او به وجود آورد" است. استفاده در جملات: این کلمه میتواند در جملات مختلف به کار رود، مثلاً: سازگاری با زمانهای مختلف: شما میتوانید این فعل را در زمانهای مختلف صرف کنید: توجه به فاعل و مفعول: در جملات حاوی "آفرید"، معمولاً فاعل و مفعول مشخص هستند. مثلاً در جمله "او باغی زیبا آفرید"، "او" فاعل و "باغی زیبا" مفعول است. نکات نگارشی دیگر: در نوشتار رسمی و ادبی، به جای استفاده از "آفرید" در موارد غیررسمی یا گفتاری، به کار بردن اشکال دیگر مانند "ساخت" یا "خلق کرد" را در نظر داشته باشید. مجموعه این نکات میتواند به شما کمک کند تا کلمه "آفرید" و کاربردهای آن را بهتر درک کنید و به درستی در جملات خود به کار ببرید.
به آفريد ماه آفريد گرد آفريد .
create, created
خلق، أبدع، أحدث، أنتج، ابتدع، تألف، عين، سبق إلى تمثيل، لفق، كان أول من يمثل كذا، يخلق
yaratıldı
créé
erstellt
creado
creato
ساختن، ایجاد کردن، خلق کردن، فراهم کردن، افریدن، ناگهان ایجاد شدن، آفریدن