بقا
licenseمعنی کلمه بقا
معنی واژه بقا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ابديت، ادامه، استمرار، پايندگي، جاودانگي، خلود، دوام 2- زندگاني، زيست، 3- زندگي كردن، زيستن 4- پايدار ماندن، جاويد ماندن، مخلد شدن | ||
انگلیسی | survive | ||
عربی | ينجو | ||
ترکی | hayatta kalmak | ||
فرانسوی | survivre | ||
آلمانی | überleben | ||
اسپانیایی | sobrevivir | ||
ایتالیایی | sopravvivere | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «بقا» در زبان فارسی به معنای ماندگاری، ادامه وجود و دوام است. این کلمه میتواند در جملات مختلف و ضمن موضوعات گوناگون به کار رود. قواعد نگارشی مرتبط با کلمه «بقا»:
با رعایت این نکات، میتوانید در نگارش خود از کلمه «بقا» به درستی استفاده کنید. اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا معنی این کلمه دارید، میتوانید بپرسید! | ||
واژه | بقا | ||
معادل ابجد | 103 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | baqā | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: بقاء] | ||
آواشناسی | baqA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بقا | ||
پخش صوت |
زيستن وماندن در جهان کلمه «بقا» در زبان فارسی به معنای ماندگاری، ادامه وجود و دوام است. این کلمه میتواند در جملات مختلف و ضمن موضوعات گوناگون به کار رود. نحوه نوشتار: جملهسازی: فاعل و مفعول: با رعایت این نکات، میتوانید در نگارش خود از کلمه «بقا» به درستی استفاده کنید. اگر سوال خاصی در مورد کاربرد یا معنی این کلمه دارید، میتوانید بپرسید!
-1 (مصدر) زيستن زندگاني کردن زنده
ماندن . -2 پايدار ماندن پايستن جاويد
بودن . -3 (اسم) زيست زندگاني .
-4 پايداري هميشگي پايندگي
جاويداني :(بقا خاص حق تعالي است .)
يا بقا ء ي عمر کسي بودن.عمر و زندگاني
کسي پايدار ماندن سر کسي بسلامت بودن .
(پس از مرگ کسي بنزديکان و
خويشاوندان وي گويند : بقاي عمر تو باد.)
يا دار بقا ء. آخرت جهان ديگر . يا کشور
بقا ء . آخرت داربقا . بقاع
1- ابديت، ادامه، استمرار، پايندگي، جاودانگي، خلود، دوام
2- زندگاني، زيست،
3- زندگي كردن، زيستن
4- پايدار ماندن، جاويد ماندن، مخلد شدن
survive
ينجو
hayatta kalmak
survivre
überleben
sobrevivir
sopravvivereقواعد نگارشی مرتبط با کلمه «بقا»: