بقا ء
licenseمعنی کلمه بقا ء
معنی واژه بقا ء
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| انگلیسی | survive | ||
| عربی | بقي على قيد الحياة، نجا من، بقي حيا، العيش | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «بقا» در زبان فارسی به معنی ادامه‌ی وجود یا دوام است و هنگام استفاده از آن، موارد زیر باید در نظر گرفته شوند:
توجه به قواعد نگارشی و قواعد دستوری هنگام استفاده از این کلمه می‌تواند تأثیر زیادی بر فهم و بیان مطلب داشته باشد. | ||
| واژه | بقا ء | ||
| معادل ابجد | 103 | ||
| تعداد حروف | 4 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی بقا ء | ||
| پخش صوت | |||
زيست پايندگي پايستن کلمه «بقا» در زبان فارسی به معنی ادامه‌ی وجود یا دوام است و هنگام استفاده از آن، موارد زیر باید در نظر گرفته شوند: نوشتار: کلمه «بقا» بدون حذف هیچ‌یک از حروف نوشته می‌شود. حروف آن به شکل زیر است: ب - ق - ا. نقطه‌گذاری: اگر «بقا» در جمله‌ای به کار رود، باید مانند سایر کلمات از نقطه‌گذاری مناسب پیروی کند. به عنوان مثال: تلفظ: تلفظ صحیح کلمه «بقا» به صورت [bəɣɒː] است. آوایی: کلمه «بقا» یک واژه‌ی سه‌سیلابی است (بقا). استفاده‌ی درست: این کلمه معمولاً به موضوعاتی مانند زندگی، وجود، و پایایی اشاره دارد. مثلاً: توجه به قواعد نگارشی و قواعد دستوری هنگام استفاده از این کلمه می‌تواند تأثیر زیادی بر فهم و بیان مطلب داشته باشد.
جاودانگي ماندن زيستن پايست
-1 (مصدر) زيستن زندگاني کردن زنده
ماندن . -2 پايدار ماندن پايستن جاويد
بودن . -3 (اسم) زيست زندگاني .
-4 پايداري هميشگي پايندگي
جاويداني :(بقا خاص حق تعالي است .)
يا بقا ء ي عمر کسي بودن.عمر و زندگاني
کسي پايدار ماندن سر کسي بسلامت بودن .
(پس از مرگ کسي بنزديکان و
خويشاوندان وي گويند : بقاي عمر تو باد.)
يا دار بقا ء. آخرت جهان ديگر . يا کشور
بقا ء . آخرت داربقا . بقاع
survive
بقي على قيد الحياة، نجا من، بقي حيا، العيش
