بنیاد
licenseمعنی کلمه بنیاد
معنی واژه بنیاد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بن، بيخ، پايه، ته 2- اصل، ريشه 3- بنلاد، بنيان، پي، شالده، شالوده 4- اساس، قاعده، مبنا 5- سازمان، موسسه | ||
انگلیسی | foundation, basis, base, institute, root, cornerstone, fundament, substratum | ||
عربی | مؤسسة، أساس، تأسيس، قاعدة، إنشاء، قوام، قاعدة أساس | ||
ترکی | temel | ||
فرانسوی | fondation | ||
آلمانی | stiftung | ||
اسپانیایی | base | ||
ایتالیایی | fondazione | ||
مرتبط | پایه، اساس، شالوده، بنیان، پی، مبنا، زمینه، پایگاه، باز، موسسه، بنگاه، انجمن، بنداد، هيئت شورا، ریشه، اصل، عنصر، سنگ زاویه، سنگ گوشه، نبشی، ته، زیر لایه، طبقه زیر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بنیاد" در زبان فارسی به معنای پایه، اساس، یا بنیاد یک موضوع یا ساختار به کار میرود. برای استفاده درست و نگارش صحیح این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "بنیاد" به شکل مؤثر و صحیحی استفاده کنید. | ||
واژه | بنیاد | ||
معادل ابجد | 67 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | bonyād | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: bundāt] ‹بنلاد، بنداد› | ||
مختصات | ( ~. بَ رَ تَ) (مص م .) | ||
آواشناسی | bonyAd | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بنیاد | ||
پخش صوت |
پايه ، اصل، ريشه کلمه "بنیاد" در زبان فارسی به معنای پایه، اساس، یا بنیاد یک موضوع یا ساختار به کار میرود. برای استفاده درست و نگارش صحیح این کلمه، میتوان به نکات زیر توجه کرد: نحوه نگارش: کلمه "بنیاد" باید به صورت کامل و بدون هیچ گونه تغییر حروف نوشته شود. قالب واژه: "بنیاد" یک اسم است و میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مضاف به کار برود. به عنوان مثال: ترکیب با دیگر واژهها: "بنیاد" میتواند با واژههای دیگر ترکیب شود. به عنوان مثال: نحو و جملات: هنگام استفاده از "بنیاد" در جملات، باید توجه داشته باشید که ساختار جملات بهدرستی رعایت شود. به عنوان مثال: تلفظ: در فارسی، این کلمه به صورت "bonyād" تلفظ میشود. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "بنیاد" به شکل مؤثر و صحیحی استفاده کنید.
1- بن، بيخ، پايه، ته
2- اصل، ريشه
3- بنلاد، بنيان، پي، شالده، شالوده
4- اساس، قاعده، مبنا
5- سازمان، موسسه
foundation, basis, base, institute, root, cornerstone, fundament, substratum
مؤسسة، أساس، تأسيس، قاعدة، إنشاء، قوام، قاعدة أساس
temel
fondation
stiftung
base
fondazione
پایه، اساس، شالوده، بنیان، پی، مبنا، زمینه، پایگاه، باز، موسسه، بنگاه، انجمن، بنداد، هيئت شورا، ریشه، اصل، عنصر، سنگ زاویه، سنگ گوشه، نبشی، ته، زیر لایه، طبقه زیر