بنیاد کردن
licenseمعنی کلمه بنیاد کردن
معنی واژه بنیاد کردن
foundation
|
بنیاد کردن
مترادف:
1- بنياننهادن، تاسيس كردن، بنا نهادن، بن افكندن
2- آغازيدن، شروع كردن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
341
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
foundation
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بنیاد کردن" در زبان فارسی به معنی تأسیس یا ایجاد چیزی است. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش آن، میتوان به چند نکتهٔ مهم توجه کرد:
-
ساختار جمله: "بنیاد کردن" به عنوان یک فعل مرکب به کار میرود و معمولاً به مفعول نیاز دارد. به عنوان مثال: "او بنیاد یک مدرسه را کرد."
-
صرف فعل: این فعل میتواند در زمانهای مختلف صرف شود. به عنوان مثال:
- زمان حال: "من بنیاد میکنم."
- زمان گذشته: "او بنیاد کرد."
- زمان آینده: "ما بنیاد خواهیم کرد."
-
مستعار و گروهی: میتوان از "بنیاد" به صورت اسم مستقل هم استفاده کرد. به عنوان مثال: "بنیاد فرهنگی جدیدی در این شهر تأسیس شد."
-
نکات نگارشی:
- در نوشتهها توجه به رسمالخط صحیح بسیار مهم است. "بنیاد" و "کردن" باید بهدرستی و با فاصله نوشته شوند.
- به کار رفتن علائم نگارشی مناسب، مانند ویرگول و نقطه، برای وضوح متن ضروری است.
- استفاده مناسب: در متنهای رسمی یا علمی، بهتر است از این کلمه به شیوهای دقیق و با توضیحات کافی استفاده شود تا مفهوم آن روشن باشد.
با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثر و صحیح از کلمه "بنیاد کردن" استفاده کنید.