بی رقیب
licenseمعنی کلمه بی رقیب
معنی واژه بی رقیب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | unrivaled, inimitable, incomparable | ||
عربی | منقطع النظير، فريد، فذ | ||
مرتبط | بی نظیر، بی همتا، عالی، بی تا، غیر قابل تقلید، بی مانند، غیر قابل مقایسه، غیر قابل قیاس | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بیرقیب" یک واژه مرکب است که به معنای "بدون رقیب" یا "غیر قابل رقابت" به کار میرود. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند نکته نگارشی و قواعدی وجود دارد:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "بیرقیب" به طور صحیح و موثر استفاده کنید. | ||
واژه | بی رقیب | ||
معادل ابجد | 324 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بی رقیب | ||
پخش صوت |
بي همال يکهخ تاز کلمه "بیرقیب" یک واژه مرکب است که به معنای "بدون رقیب" یا "غیر قابل رقابت" به کار میرود. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند نکته نگارشی و قواعدی وجود دارد: نقطهگذاری: کلمه "بیرقیب" با یک خط تیره (کسره) نوشته میشود. این خط تیره نشاندهنده اتصال "بی" به "رقیب" است. قیدیت: "بیرقیب" معمولاً به عنوان یک صفت یا قید استفاده میشود و به توصیف اسمها میپردازد. مانند: "او در این زمینه بیرقیب است". نگارش صحیح: به جای نوشتن "بیرقیب" یا "بیرقیب"، باید از "بیرقیب" استفاده کنید که نگارش صحیح و رسمی آن است. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "بیرقیب" به طور صحیح و موثر استفاده کنید.
unrivaled, inimitable, incomparable
منقطع النظير، فريد، فذ
بی نظیر، بی همتا، عالی، بی تا، غیر قابل تقلید، بی مانند، غیر قابل مقایسه، غیر قابل قیاس