آلودگی
licenseمعنی کلمه آلودگی
معنی واژه آلودگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- پليدي، كثافت، ناپاكي 2- فجور، فسق، گناه 3- آغشتگي، آلودهشدن، درگيري 4- دين، قرض، وامداري 5- بهانحطاطكشيدهشدن، منحطشدن | ||
متضاد | تميزي، عصمت | ||
انگلیسی | contamination, pollution, filth, impurity, purulence, soilage, squalor, stain, alloy | ||
عربی | تلوث، تلويث، تدنيس، شىء ملوث، تلوث اشعاعى | ||
ترکی | kirlilik | ||
فرانسوی | pollution | ||
آلمانی | verschmutzung | ||
اسپانیایی | contaminación | ||
ایتالیایی | inquinamento | ||
مرتبط | الودگی، کثافت، الایش، لوی، نا پاکی، پلیدی، هرزه، چرک، خرده ریز، ریم، زخم چرکی، چرک داری، اشغال، علف تازه، علوفه حیوانات، کثافت کاری، درهم و برهمی و کثافت، لکه، لک، ننگ، زنگ زدگی، داغ، عیار، بار، درجه، ماخذ، الیاژ فلز مرکب، ترکیب فلز بافلز گرانبها | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آلودگی" اسم و غیرقابل شمارش است و به وضعیت یا عمل آلوده کردن اشاره دارد. قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه به شرح زیر است:
با رعایت این نکات میتوان نوشتار و گفتار خود را پیرامون کلمه "آلودگی" بهبود بخشید. | ||
واژه | آلودگی | ||
معادل ابجد | 71 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'āludegi | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (حاصل مصدر) | ||
مختصات | (دِ) (حامص .) | ||
آواشناسی | 'Aludegi | ||
الگوی تکیه | WWWS | ||
شمارگان هجا | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آلودگی | ||
پخش صوت |
- 1 عمل و فعل آلوده لوث آلايش . کلمه "آلودگی" اسم و غیرقابل شمارش است و به وضعیت یا عمل آلوده کردن اشاره دارد. قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه به شرح زیر است: جنس کلمه: "آلودگی" یک اسم مؤنث است. بنابراین، در جملات باید از صفات و فعلهای مؤنث استفاده کرد. به عنوان مثال: "این آلودگی خطرناک است." جمعسازی: به خاطر غیرقابل شمارش بودن، "آلودگی" معمولاً جمع نمیشود. به جای "آلودگیها"، میتوان از "انواع آلودگی" یا "آلودگیهای مختلف" استفاده کرد. حروف اضافه: معمولاً با حروف اضافه مانند "از"، "به"، "در" و "با" همراه میشود. به عنوان مثال: "آلودگی هوا"، "آلودگی ناشی از صنایع". ترکیبها: "آلودگی" میتواند در ترکیبات مختلف مانند "آلودگی محیط زیست"، "آلودگی صوتی"، و "آلودگی شیمیایی" به کار رود. با رعایت این نکات میتوان نوشتار و گفتار خود را پیرامون کلمه "آلودگی" بهبود بخشید.
- 2 عادت به اعمال زشت انحطاط اخلاقي .
- 3 گناه فسق فجور جرم .
- 4 لکه شوخ وسخ .
- 5 گه عذره . - 6 دين وام بدهکاري
ياآلودگي آب . تيرگي آب .
1- پليدي، كثافت، ناپاكي
2- فجور، فسق، گناه
3- آغشتگي، آلودهشدن، درگيري
4- دين، قرض، وامداري
5- بهانحطاطكشيدهشدن، منحطشدن
تميزي، عصمت
contamination, pollution, filth, impurity, purulence, soilage, squalor, stain, alloy
تلوث، تلويث، تدنيس، شىء ملوث، تلوث اشعاعى
kirlilik
pollution
verschmutzung
contaminación
inquinamento
الودگی، کثافت، الایش، لوی، نا پاکی، پلیدی، هرزه، چرک، خرده ریز، ریم، زخم چرکی، چرک داری، اشغال، علف تازه، علوفه حیوانات، کثافت کاری، درهم و برهمی و کثافت، لکه، لک، ننگ، زنگ زدگی، داغ، عیار، بار، درجه، ماخذ، الیاژ فلز مرکب، ترکیب فلز بافلز گرانبها