بیدار کردن
licenseمعنی کلمه بیدار کردن
معنی واژه بیدار کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ازخواببرخيزاندن | ||
متضاد | خواباندن 1- آگاه كردن، متنبه ساختن، هشيار ساختن | ||
عربی | أيقظ، نبه، أثار | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بیدار کردن" یک فعل مرکب در زبان فارسی است که از دو بخش تشکیل شده است: "بیدار" و "کردن". در فارسی معاصر، قواعد مربوط به این کلمه به شرح زیر است:
به طور کلی، "بیدار کردن" به عنوان یک فعل قابل استفاده در جملات مختلف با توجه به شرایط و نیازهای زبانی است. | ||
واژه | بیدار کردن | ||
معادل ابجد | 491 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بیدار کردن | ||
پخش صوت |
- 1 از خواب برخيزانيدن . کلمه "بیدار کردن" یک فعل مرکب در زبان فارسی است که از دو بخش تشکیل شده است: "بیدار" و "کردن". در فارسی معاصر، قواعد مربوط به این کلمه به شرح زیر است: نوع فعل: "بیدار کردن" یک فعل trانزitive (انتقالی) است، به این معنی که نیاز به یک مفعول دارد. مثلاً: "او بچه را بیدار کرد." صرف فعل: این فعل بسته به زمان و ضمیر تغییر میکند. برای مثال: جملات ناهی: برای بیان عدم اقدام در بیدار کردن از "نکن" استفاده میشود. مثلاً: "او را بیدار نکن." قیدها و صفات: میتوان قیدها و صفات مختلف را به آن اضافه کرد. مثلاً: "آرام او را بیدار کن" یا "به موقع او را بیدار کرد." به طور کلی، "بیدار کردن" به عنوان یک فعل قابل استفاده در جملات مختلف با توجه به شرایط و نیازهای زبانی است.
- 2 آگاه کردن هوشيار کردن متنبه کردن
1- ازخواببرخيزاندن
خواباندن
1- آگاه كردن، متنبه ساختن، هشيار ساختن
أيقظ، نبه، أثار