بیدار کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه بیدار کردن
معنی واژه بیدار کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ازخواببرخيزاندن | ||
متضاد | خواباندن 1- آگاه كردن، متنبه ساختن، هشيار ساختن | ||
عربی | أيقظ، نبه، أثار | ||
واژه | بیدار کردن | ||
معادل ابجد | 491 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بیدار کردن | ||
پخش صوت |
- 1 از خواب برخيزانيدن .
- 2 آگاه کردن هوشيار کردن متنبه کردن
1- ازخواببرخيزاندن
خواباندن
1- آگاه كردن، متنبه ساختن، هشيار ساختن
أيقظ، نبه، أثار