بیضه
licenseمعنی کلمه بیضه
معنی واژه بیضه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تخم، خايه، خصيه | ||
انگلیسی | testis,testicle | ||
عربی | خصية | ||
ترکی | testis | ||
فرانسوی | testicule | ||
آلمانی | hoden | ||
اسپانیایی | testículo | ||
ایتالیایی | testicolo | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بیضه" به معنای غدههای جنسی نرها در حیوانات و انسانها است. در زبان فارسی، مانند دیگر کلمات، باید به قواعد نگارشی و املایی آن توجه کرد. در زیر برخی نکات مربوط به نوشتار و کاربرد این کلمه بیان میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "بیضه" به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | بیضه | ||
معادل ابجد | 817 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | beyze | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: بَیضَة] | ||
مختصات | (بَ یا بِ ض ِ یا ضَ) [ ع . بیضة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | beyze | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بیضه | ||
پخش صوت |
تخم، خايه کلمه "بیضه" به معنای غدههای جنسی نرها در حیوانات و انسانها است. در زبان فارسی، مانند دیگر کلمات، باید به قواعد نگارشی و املایی آن توجه کرد. در زیر برخی نکات مربوط به نوشتار و کاربرد این کلمه بیان میشود: نوشتار صحیح: کلمه "بیضه" با "ب" شروع میشود و "ض" دارد که باید به درستی نوشته شود. املای آن به این شکل است: بیضه. تلفظ: این کلمه معمولاً با تلفظ "بی-ضه" بیان میشود. "ض" در اینجا صدای خاصی دارد و باید به دقت تلفظ شود. جمع: جمع "بیضه" به صورت "بیضهها" است. برای ساخت جمع در زبان فارسی معمولاً پسوند "ها" به کلمه اضافه میشود. کاربرد: این کلمه معمولاً در متون علمی و پزشکی به کار میرود و در مباحث مربوط به آناتومی و بیولوژی حیوانات و انسانها کاربرد دارد. فعلنگاری: اگر بخواهید به عمل یا فعالیت مرتبط با بیضهها اشاره کنید، میتوانید از افعالی مانند "تولید مثل" یا "عملکرد" استفاده کنید. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "بیضه" به درستی استفاده کنید.
تخم، خايه، خصيه
testis,testicle
خصية
testis
testicule
hoden
testículo
testicolo