بیعت
licenseمعنی کلمه بیعت
معنی واژه بیعت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | دير، كنشت، كنيه، معبد(يهود ونصارا) | ||
انگلیسی | allegiance, homage, fealty, vassalage, faithful | ||
عربی | إخلاص، قسم يمين الولاء، ولاء | ||
ترکی | bağlılık | ||
فرانسوی | allégeance | ||
آلمانی | treue | ||
اسپانیایی | lealtad | ||
ایتالیایی | fedeltà | ||
مرتبط | وفاداری، تابعیت، تبعیت، سرسپردگی، تجلیل، وظیفه شناسی، رعیتی، بندگی، وابستگی، تیول، بیع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "بیعت" در زبان فارسی به معنای "پیمان" و "عهد" است و بهخصوص در زمینههای مذهبی و سیاسی به کار میرود. در مورد استفاده نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه، نکات زیر قابل توجه است:
با رعایت نکات فوق، میتوانید از کلمه "بیعت" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | بیعت | ||
معادل ابجد | 482 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | bey'at | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: بَِیعة] | ||
مختصات | (بِ عَ) [ ع . بیعة ] | ||
آواشناسی | bey'at | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی بیعت | ||
پخش صوت |
پيمانش فرما نبرداري خريد و فروش کلمه "بیعت" در زبان فارسی به معنای "پیمان" و "عهد" است و بهخصوص در زمینههای مذهبی و سیاسی به کار میرود. در مورد استفاده نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه، نکات زیر قابل توجه است: جدا نویسی و پیوستگی: کلمه "بیعت" یک واژه مستقل است و باید به همین صورت نوشته شود. این کلمه به هیچ عنوان نباید جدا نوشته شود. تلفظ: حروف این کلمه به این صورت است: ب-ی-ع-ت و تلفظ صحیح آن "بیعت" است. کاربرد: این واژه معمولاً در متون سیاسی، مذهبی و تاریخی بهکار میرود و به معنای توافق برای پیروی از یک رهبری یا دین است. میتوانید آن را در جملات زیر به کار برید: نکات نگارشی: با رعایت نکات فوق، میتوانید از کلمه "بیعت" به درستی و به طور مؤثر در نوشتار خود استفاده کنید.
کنشت کليسا
- 1 (مصدر) دست دادن بعنوان عهد و پيمان
پيمان بستن عهد کردن . - 2 (اسم) عهد
پيمان .
(اسم) معبد يهود و نصاري . جمع : بيعات
دير، كنشت، كنيه، معبد(يهود ونصارا)
allegiance, homage, fealty, vassalage, faithful
إخلاص، قسم يمين الولاء، ولاء
bağlılık
allégeance
treue
lealtad
fedeltà
وفاداری، تابعیت، تبعیت، سرسپردگی، تجلیل، وظیفه شناسی، رعیتی، بندگی، وابستگی، تیول، بیع