جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
کلمه "بیعت شکستن" در زبان فارسی ترکیبی است که به معنای شکستن عهد و پیمانی است که فردی با دیگری بسته است، به ویژه در زمینههای سیاسی یا مذهبی. در نوشتار رسمی و نگارشی فارسی، رعایت چند نکته میتواند به درک بهتر این عبارت کمک کند:
رسمالخط: عبارت "بیعت شکستن" باید به همین شکل نوشته شود و از آن جدا نباید کرد.
نحو: در استفاده از این ترکیب، معمولاً از ضمایر یا فاعلهایی استفاده میشود که نشاندهنده شخصی است که بیعت را میشکست. به عنوان مثال: "او بیعت را شکست."
رنگ و بوی ادبی: در متون ادبی، این عبارت میتواند به عنوان نمادی از خیانت یا عدم وفاداری به عهد استفاده شود. به همین دلیل، انتخاب واژههای مناسب در کنار آن میتواند تأثیر بیشتری بگذارد.
فعلها: معمولاً از افعالی مانند "شکستن"، "نقض کردن" یا "تخلف کردن" استفاده میشود که به نوعی مفهوم بیعت شکستن را تقویت میکند.
استفاده در متن: در متون تاریخی یا سیاسی، میتوانید به این موضوع اشاره کنید که چه شرایطی منجر به بیعت شکستن شده است و چه عواقبی داشته است.
به طور کلی، در نوشتار و مباحث خود دقت کنید که مفهوم را به وضوح منتقل کنید و در عین حال از زیباییهای زبان فارسی بهره ببرید.
مثال برای واژه
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در تاریخ ایران، اقدام برخی رهبران سیاسی به بیعت شکستن با پادشاه، منجر به تغییرات اساسی در قدرتهای فرمانروایی شد.
بیعت شکستن در میان نیروهای نظامی، همیشه نشانهای از نارضایتی و ناپایداری در داخل ارتش بوده است.
او به خاطر بیعت شکستن با دوستانش، دچار عواقب سنگینی شد که باعث تنهایی و انزواگردید.
پيمان شکستنبر هم زدن قرار داد پيمانشكستن، نقضعهد كردن، پيمانشكني كردن كسر الولاء
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "بیعت شکستن" در زبان فارسی ترکیبی است که به معنای شکستن عهد و پیمانی است که فردی با دیگری بسته است، به ویژه در زمینههای سیاسی یا مذهبی. در نوشتار رسمی و نگارشی فارسی، رعایت چند نکته میتواند به درک بهتر این عبارت کمک کند:
رسمالخط: عبارت "بیعت شکستن" باید به همین شکل نوشته شود و از آن جدا نباید کرد.
نحو: در استفاده از این ترکیب، معمولاً از ضمایر یا فاعلهایی استفاده میشود که نشاندهنده شخصی است که بیعت را میشکست. به عنوان مثال: "او بیعت را شکست."
رنگ و بوی ادبی: در متون ادبی، این عبارت میتواند به عنوان نمادی از خیانت یا عدم وفاداری به عهد استفاده شود. به همین دلیل، انتخاب واژههای مناسب در کنار آن میتواند تأثیر بیشتری بگذارد.
فعلها: معمولاً از افعالی مانند "شکستن"، "نقض کردن" یا "تخلف کردن" استفاده میشود که به نوعی مفهوم بیعت شکستن را تقویت میکند.
استفاده در متن: در متون تاریخی یا سیاسی، میتوانید به این موضوع اشاره کنید که چه شرایطی منجر به بیعت شکستن شده است و چه عواقبی داشته است.
به طور کلی، در نوشتار و مباحث خود دقت کنید که مفهوم را به وضوح منتقل کنید و در عین حال از زیباییهای زبان فارسی بهره ببرید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
در تاریخ ایران، اقدام برخی رهبران سیاسی به بیعت شکستن با پادشاه، منجر به تغییرات اساسی در قدرتهای فرمانروایی شد.
بیعت شکستن در میان نیروهای نظامی، همیشه نشانهای از نارضایتی و ناپایداری در داخل ارتش بوده است.
او به خاطر بیعت شکستن با دوستانش، دچار عواقب سنگینی شد که باعث تنهایی و انزواگردید.
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر