جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: -1 جزو موخر پاي آدمي پل بل پاشنا عقب . -2 استخواني درشت و کوتاه که تکيه ء آدمي و ديگر حيوان هنگام ايستادن بر آن بود استخوان جزو موخر قدم عظم عقب . يا پاشنه ء پا -3 آنجاي از کفش که پاشنه ء آدمي بر آن آيد عقب کفش . يا پاشنه ء کفش را ور کشيدن . مهياي انجام دادن کاري شدن . يا پاشنه (پاشنه هاي) کسي را کشيدن . ويرا بکاري بفريب تهييج و ترغيب کردن . -4 قسمتي از بن در که برزمين يا بگوشه ء زيرين چارچوب فرو رود و در بر روي آن چرخد . يا پاشنه ء خانه ء کسي را در آوردن.بستوه آوردن وي بسبب مطالبه ء طلبي يا خواهشي. يا پاشنه ء دهن را کشيدن. عتاب بسيار کردن دشنام فراوان دادن . -5 ماشه ء تفنگ. -6 (در ويلن) آرشه ء ويلن دو انتها دارد. آن قسمت از آرشه که در بين دست يا انگشتان نوازنده قرار ميگيرد (ته) يا (پاشنه ء) آرشه گفته ميشود و ممکن است نغمه اي را روي ويلن با پاشنه اجرا کنند و اين سه حالت دارد : -1 آنکه فقط حرکت آرشه بطرف راست باشد . -2 آنکه فقط حرکت آرشه بطرف چپ باشد . -3 آنکه حرکت آرشه در هر دو جهت چپ و راست باشد . اجراي نغمه با پاشنه ء آرشه باعث منقطع شدن نغمه ميگردد . يامثل پاشنه شتر . ناني سياه و سخت . heel, stern, pivot, trigger, talon, heelpiece كعب، كعب الحذاء، جنوح، رث، عقب عظم مؤخر القدم، ميلان، بائس، عقب، أصلح الحذاء، جنح، عدا، أدخل، جرى فى أعقاب شخص ما، زود وبخاصة المال topuk talon hacke tacón tacco پاشنه جوراب، عقب، پشت سم، پاهای عقب، ته، عقب کشتی، کشتیدم، محور، لولا، مدار، میله، محور چرخ، ماشه، گیره، قلاب، ماشه اسلحه، سنگ زیر چرخ، پاشنه پا، چنگال، پنجه، ناخن، پاشنه پوش
كعب|كعب الحذاء , جنوح , رث , عقب عظم مؤخر القدم , ميلان , بائس , عقب , أصلح الحذاء , جنح , عدا , أدخل , جرى فى أعقاب شخص ما , زود وبخاصة المال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "پاشنه" در زبان فارسی به معنای بخش پشتی پا (پاشنه پا) و همچنین در برخی مواقع به معنای "وسواس" یا "دقت" در مورد جزئیات استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد نگارشی و دستوری مربوط به این کلمه اشاره میشود:
نحوه نوشتن: کلمه "پاشنه" به صورت روشن و بدون حروف اضافه نوشته میشود.
علامت گذاری: در متنهای رسمی و ادبی، اگر "پاشنه" در وسط جمله قرار گیرد، معمولاً نیازی به نشانهگذاری خاصی نیست. اگر در انتهای جمله باشد و نیاز به تاکید داشته باشد، میتوان از علامت تعجب یا نگارشی مشابه استفاده کرد.
جنس: "پاشنه" یک اسم مؤنث است و باید جملات با ارجاع به آن با توجه به مؤنث بودن آن نوشته شوند.
جمع: جمع این کلمه "پاشنهها" است. در جملاتی که به صورت جمع اشاره میشود، باید از این شکل استفاده کرد.
استفاده در عبارات: "پاشنه" در عبارات مختلفی میتواند به کار رود، مانند "پاشنه کفش" یا "پاشنه ورزشکار".
نکات سلیقهای: در نوشتار ادبی یا رسمی ممکن است استفاده از کلمه "پاشنه" به گونهای توصیفی مورد استفاده قرار گیرد که به آسیبپذیری یا مشکل خاصی اشاره داشته باشد.
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "پاشنه" به درستی و به صورت مناسب در نوشتهها استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پاشنه" در جمله آورده شده است:
هنگام خرید کفش، به پاشنه آن دقت کردم تا مطمئن شوم راحت است.
او با پاشنههای بلند به مهمانی رفت و همه نگاهها را به خود جلب کرد.
پاشنه پا در هنگام راه رفتن باید به درستی وزن بدن را تحمل کند.
بعد از پیادهروی طولانی، پاشنههای پایش درد گرفت.
پاشنههای چرم طبیعی معمولاً دوام بیشتری دارند و راحتتر هستند.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید. لیست کلید های میانبر