پاشنه ترکیده
licenseمعنی کلمه پاشنه ترکیده
معنی واژه پاشنه ترکیده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | heel | ||
عربی | كعب، كعب الحذاء، جنوح، رث، عقب عظم مؤخر القدم، ميلان، بائس، عقب، أصلح الحذاء، جنح، عدا، أدخل، جرى فى أعقاب شخص ما، زود وبخاصة المال | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پاشنه ترکیده" به عنوان یک ترکیب در زبان فارسی، میتواند به مفاهیم مختلفی اشاره داشته باشد و بسته به زمینهی استفاده، ممکن است استحکام نگارشی متفاوتی داشته باشد. در ادامه به نکات نگارشی و قواعد فارسی مربوط به این ترکیب اشاره میکنم:
در نهایت، ترکیب "پاشنه ترکیده" میتواند به معنای واقعی یا استعاری استفاده شود و باید مطابق با معنای مورد نظر به کار رود. | ||
واژه | پاشنه ترکیده | ||
معادل ابجد | 997 | ||
تعداد حروف | 11 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پاشنه ترکیده | ||
پخش صوت |
بي سر و پا : خانم پاشنه ترکيده . کلمه "پاشنه ترکیده" به عنوان یک ترکیب در زبان فارسی، میتواند به مفاهیم مختلفی اشاره داشته باشد و بسته به زمینهی استفاده، ممکن است استحکام نگارشی متفاوتی داشته باشد. در ادامه به نکات نگارشی و قواعد فارسی مربوط به این ترکیب اشاره میکنم: فاصله و کلمات: در فارسی، ترکیبهای وصفی مانند "پاشنه ترکیده" معمولاً بدون فاصله و به صورت پیوسته نوشته میشوند. بنابراین به صورت "پاشنه ترکیده" نوشته میشود. استفاده از علامت تعجب یا سوال: اگر این عبارت در جملهای به عنوان توصیف یا احساسات به کار رود، ممکن است نیاز به علامت تعجب یا سوال باشد. مثلاً: "آه! پاشنه ترکیده من!" قواعد نحوی: برای استفاده از این عبارت در جملات، دقت کنید که از نظر نحوی با بقیه جملات سازگاری داشته باشد. به عنوان مثال: "پاشنه ترکیدهام باعث میشود که نتوانم خوب راه بروم." در نهایت، ترکیب "پاشنه ترکیده" میتواند به معنای واقعی یا استعاری استفاده شود و باید مطابق با معنای مورد نظر به کار رود.
heel
كعب، كعب الحذاء، جنوح، رث، عقب عظم مؤخر القدم، ميلان، بائس، عقب، أصلح الحذاء، جنح، عدا، أدخل، جرى فى أعقاب شخص ما، زود وبخاصة المال