پایی
license
98
1667
100
معنی کلمه پایی
معنی واژه پایی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | footy, pedal, foot | ||
عربی | فوتي | ||
ترکی | ayak | ||
فرانسوی | pied | ||
آلمانی | fuß | ||
اسپانیایی | pie | ||
ایتالیایی | piede | ||
مرتبط | پادار، دارای پا، پست، وابسته به رکاب، پا | ||
واژه | پایی | ||
معادل ابجد | 23 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
نوع | صفت | ||
نقش دستوری | صفت | ||
آواشناسی | pAyi | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پایی | ||
پخش صوت |
-1 منسوب به پا آنچه مربوط بپا
باشد.-2 دو صفحه ء فلزي که در طرفين دسته ء
فرمان هواپيما کار گذاشته شده که با فشار
دادن پايي راست هواپيما براست گردش ميکند
و با فشار دادن پايي چپ بسمت چپ ميگردد.
يا ترمز پايي . ترمزي که با فشار پا عمل
کند مقابل ترمز دستي .
footy, pedal, foot
فوتي
ayak
pied
fuß
pie
piede
پادار، دارای پا، پست، وابسته به رکاب، پا