پایین
licenseمعنی کلمه پایین
معنی واژه پایین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پست، تحت، تحتاني، دامنه، دون، زير، زير، زيرين، فرود، فرودين، قعر، مادون، نازل | ||
متضاد | بالا، فراز | ||
انگلیسی | low, down, below, downward, downwards, beneath, underneath, bottom, nether, infra- | ||
عربی | منخفض، أدنى، ضعيف، خافت، خسيس، منحط، قصير، حقير، محبط، فظ، سافل، وضيع، لئيم، بخس، منخفض جوي، خوار، نزل، قليل | ||
ترکی | aşağı | ||
فرانسوی | vers le bas | ||
آلمانی | runter | ||
اسپانیایی | abajo | ||
ایتالیایی | giù | ||
مرتبط | بطرف پایین، سوی پایین، بزیر، در زیر، مادون، رو به پایین، از زیر، روی خاک، کوچکتر، تحت نفوذ، کم، اندک، اهسته، محقر، پست ومبتذل، غمگین، از کار افتاده، کرک صورت پایین، دلتنگ، سرازیر، سراشیب، زیرین، متمایل بپایین، زیر، واقع در پایین، واقع در زیر، صدای گاو، کرک، ته، کف، پا، کشتی، پست | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پایین" در زبان فارسی به معنای بخش زیرین یا سطح پایین یک چیز به کار میرود. در اینجا به چند نکته مربوط به قواعد فارسی و نگارشی این کلمه اشاره میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پایین" به بهترین شکل استفاده کنید. | ||
واژه | پایین | ||
معادل ابجد | 73 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | pāy(')in | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [مقابلِ بالا] ‹پائین› | ||
مختصات | (ص نسب . ق .) | ||
آواشناسی | pAyin | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پایین | ||
پخش صوت |
پست، فرود کلمه "پایین" در زبان فارسی به معنای بخش زیرین یا سطح پایین یک چیز به کار میرود. در اینجا به چند نکته مربوط به قواعد فارسی و نگارشی این کلمه اشاره میکنیم: استفاده در جملات: "پایین" میتواند به عنوان قید و یا صفت در جملات به کار رود. کتابچهها و نوشتهها: اگر در متنهای رسمی یا علمی از این کلمه استفاده میکنید، سعی کنید توضیحات بیشتری درباره موضوعی که به آن اشاره میکند، اضافه کنید. به عنوان مثال: "در پایین صفحه، توضیحات بیشتری ارائه شده است." جدا نویسی: "پایین" به صورت جدا نوشته میشود و هیچ نیازی به وصل کردن آن به کلمات دیگر نیست. مثلاً نمینویسیم "پایینتر" بلکه باید به صورت "پایینتر" نگارش شود. قید و صفت مقایسهای: برای مقایسه میتوانید از افعال مقایسهای استفاده کنید. به مثالی مانند "او پایینتر از دیگران ایستاده است" توجه کنید. حفظ انسجام متن: هنگام استفاده از کلمه "پایین"، بهتر است از واژهها و عبارتهای دیگری که با آن هماهنگی دارند، استفاده کنید تا cohesive و cohesive باشد. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پایین" به بهترین شکل استفاده کنید.
پست، تحت، تحتاني، دامنه، دون، زير، زير، زيرين، فرود، فرودين، قعر، مادون، نازل
بالا، فراز
low, down, below, downward, downwards, beneath, underneath, bottom, nether, infra-
منخفض، أدنى، ضعيف، خافت، خسيس، منحط، قصير، حقير، محبط، فظ، سافل، وضيع، لئيم، بخس، منخفض جوي، خوار، نزل، قليل
aşağı
vers le bas
runter
abajo
giù
بطرف پایین، سوی پایین، بزیر، در زیر، مادون، رو به پایین، از زیر، روی خاک، کوچکتر، تحت نفوذ، کم، اندک، اهسته، محقر، پست ومبتذل، غمگین، از کار افتاده، کرک صورت پایین، دلتنگ، سرازیر، سراشیب، زیرین، متمایل بپایین، زیر، واقع در پایین، واقع در زیر، صدای گاو، کرک، ته، کف، پا، کشتی، پست