پر حرف
licenseمعنی کلمه پر حرف
معنی واژه پر حرف
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | talkative, babbling, talky, chatty, loquacious, flippant, mouthy, outspoken, voluble | ||
عربی | ثرثار، ذلق اللسان، كثير الكلام | ||
مرتبط | پرگو، وراج، بسگوی، پرچانه، حراف، گستاخ، سبک، دهان دار، رک و راست، رک، سر راست، چرب و نرم، روان، سلیس | ||
واژه | پر حرف | ||
معادل ابجد | 490 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پر حرف | ||
پخش صوت |
پر چانه روده دراز بسيار گفت
گفت برو اي مرد بسيار گفت
(صفت) پرگوي بسيار گوي روده دراز
پر نفس : آدم پرچانه ايست .
talkative, babbling, talky, chatty, loquacious, flippant, mouthy, outspoken, voluble
ثرثار، ذلق اللسان، كثير الكلام
پرگو، وراج، بسگوی، پرچانه، حراف، گستاخ، سبک، دهان دار، رک و راست، رک، سر راست، چرب و نرم، روان، سلیس