پراگنده
licenseمعنی کلمه پراگنده
معنی واژه پراگنده
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | distress | ||
عربی | محنة، كرب، حزن، عسر، ألم، عوز، مصيبة، حجز على الاموال، فتنة شغب أو محنة، الحجز على الأموال، ضراء، كدر، وجع، ضايق، أقلق، أزعج، إمتحن بمصيبة، الضيق | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پراگنده" در زبان فارسی به معنای "پخش شده" یا "متفرق شده" است. در زیر چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم:
با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید از کلمه "پراگنده" بهدرستی و بهطور موثری در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | پراگنده | ||
معادل ابجد | 282 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | اسم | ||
مختصات | (پَ گَ دِ) (ص مف .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پراگنده | ||
پخش صوت |
-1 پاشيده پاچيده پريشان کلمه "پراگنده" در زبان فارسی به معنای "پخش شده" یا "متفرق شده" است. در زیر چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم: نقطهگذاری: اگر "پراگنده" در داخل جمله استفاده شود، باید به نکات گرامری جمله توجه کنید. بهعنوان مثال: تطابق نام و فعل: اگر از "پراگنده" به عنوان صفت استفاده میکنید، اطمینان حاصل کنید که فعل یا اسم شما با این صفت از نظر نوع و تعداد مطابقت دارد: ترکیبها: "پراگنده" میتواند با کلمات دیگر ترکیب شود. بهعنوان مثال: حالتهای مختلف کلمه: بسته به اینکه از کلمه در چه بافتی استفاده کنید، میتوانید به شکلهای مختلفی از آن اشاره کنید. بهعنوان مثال، "پراگنده" به عنوان صفت، در جملههای توصیفی میتواند بهخوبی عمل کند: با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید از کلمه "پراگنده" بهدرستی و بهطور موثری در نوشتههای خود استفاده کنید.
پخش بشوليده پشوليده پرت وپلا
متفرق متشتت . -2 تلف شده صرف شده .
-3 گوناگون متفرق . -4 بيگانه غريب
مقابل خويش . -5 شيفته شوريده مجذوب.
-6 بيشعور کم عقل . -7 بي بندوبار
لاابالي بي حفاظ . -8 مشهور . -9 حق
ناشناس پست . -10 مطالب جدا و تا ء ليف
ناشده . يا بخت پراگنده . بخت بد . يا
پراگنده بودن . پهن بودن گسترده بودن.
distress
محنة، كرب، حزن، عسر، ألم، عوز، مصيبة، حجز على الاموال، فتنة شغب أو محنة، الحجز على الأموال، ضراء، كدر، وجع، ضايق، أقلق، أزعج، إمتحن بمصيبة، الضيق