جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

poride
jump  |

پریده

معنی: پرواز کرده ، تبخيرشده
207 | 0
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (صفت) [قدیمی]
مختصات: (پَ دِ) (ص مف .)
الگوی تکیه: WWS
نقش دستوری: صفت
آواشناسی: paride
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 221
شمارگان هجا: 3
دیگر زبان ها
انگلیسی
jump | vault , bounce , skip , fly , flight , spout , spring , tumble , play
ترکی
atladı
فرانسوی
sauté
آلمانی
sprang
اسپانیایی
saltó
ایتالیایی
saltato
عربی
قفزة | قفز , طفرة , إرتفاع مفاجئ للأسعار , إنتقل بسرعة , هاجم , نطط , عبر , فر من , ترك فجأة , غادر , طار فرحا , استولى , جعله يثب , رفع منزلته , زاد , انحرف , أشتم , وافق , وجه نقدا لاذعا , القفز
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "پریده" در زبان فارسی می‌تواند به چند معنا و کاربرد مختلف اشاره داشته باشد. اما در راستای نگارش صحیح و استفاده مناسب از این واژه، چند نکته نگارشی و قواعد فارسی را مطرح می‌کنم:

  1. معنی و کاربرد:

    • "پریده" به معنای رنگ باخته، فام خاکستری یا کم‌رنگ شده است. همچنین می‌توان به صورت participle (اسم مفعول) از فعل "پریدن" نیز به کار برود که به معنای جست و خیز یا پریدن می‌باشد.
  2. نگارش صحیح:

    • کلمه "پریده" بدون هیچ گونه اشتباه نگارشی و املایی نوشته می‌شود و یاید به صورت پیوسته و با توجه به قواعد فونتیک فارسی استفاده شود.
  3. استفاده در جملات:

    • در جملات باید به موقعیت و ساختار جمله توجه کرد. برای مثال: "رنگ این لباس پریده است" یا "پرنده از روی درخت پریده."
  4. ادغام با دیگر کلمات:

    • می‌توان کلمه "پریده" را در ترکیب‌های مختلف به کار برد. مانند "پریده رنگ" یا "پریده حال".
  5. قواعد نحوی:
    • زمانی که "پریده" به عنوان صفت به کار می‌رود، معمولاً باید به اسم مورد نظر نزدیک شود و از نظر گویایی و فصاحت جملات توجه شود. به عنوان مثال: "چشمانش پریده به نظر می‌رسیدند."

در کل، استفاده درست از "پریده" مستلزم شناخت صحیح از معنای آن و همچنین قواعد نگارشی و دستوری مربوط به جمله است.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)

البته! در اینجا چند مثال برای کلمه "پریده" در جملات آورده شده است:

  1. بچه‌ ها در پارک بازی می‌کردند و ناگهان یکی از آنها پایش لغزید و پریده به زمین افتاد.
  2. وقتی که او را دیدم، متوجه شدم که رنگش پریده و خیلی نگران به نظر می‌رسید.
  3. رنگ دیوارها به دلیل تابش مداوم نور آفتاب پریده و نیاز به رنگ‌آمیزی دارد.
  4. پس از آنکه چند روز از ورزش نکردن گذشت، حس کردم که انرژی‌ام پریده و به تمرین دوباره برگشتم.
  5. وقتی به او گفتند که باید برای امتحان آماده شود، رنگش پریده و خیلی مضطرب شد.

واژگان مرتبط: پریدن، جستن، جهش ناگهانی کردن، خیز زدن، وفق دادن، پراندن، جست زدن، گنبد یا طاق درست کردن، گزاف گویی کردن، بالا جستن، پس جستن، بیرون انداختن، مورد توپ و تشر قرار دادن، جست و خیز کردن، ورجه ورجه کردن، از قلم اندازی، تپیدن، پرواز کردن، پرواز دادن، افراشتن، بهوا فرستادن، کوچ کردن، فواره زدن اب، فواره زدن، جهش کردن، فوران کردن، لی لی کردن، جهیدن، قابل ارتجاع بودن، حالت فنری داشتن، رقصیدن، لغزیدن، ناگهان افتادن، غلت خوردن

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری