پشت دری
license
98
1667
100
معنی کلمه پشت دری
معنی واژه پشت دری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | shutter, behind the door | ||
عربی | مصراع، مصراع الكاميرا، قفل، مصراع النافذة، فلق المتجر، قفل مصراع النافذة | ||
مرتبط | دیافراگم، پشت پنجره، حائل | ||
واژه | پشت دری | ||
معادل ابجد | 916 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | صفت اسم | ||
مختصات | ( ~. دَ) (اِمر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پشت دری | ||
پخش صوت |
-1 پارچه اي که بپشت در
آويزند تا از تابش آفتاب بکاهد پرده اي
که پشت شيشه هاي پنجره و در نصب کنند .
-2 صفحه اي چوبي که با دو گيره بپشت
شيشه ء دکانها زنند .
shutter, behind the door
مصراع، مصراع الكاميرا، قفل، مصراع النافذة، فلق المتجر، قفل مصراع النافذة
دیافراگم، پشت پنجره، حائل