دری
licenseمعنی کلمه دری
معنی واژه دری
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تابناك، درخشان، درخشنده، روشن | ||
متضاد | تازي | ||
انگلیسی | door, doorjamb, doorpost, pylon, wicket, pearl, plug, valve, dari | ||
عربی | باب، أبواب، مدخل، باب السيارة، باب المبني | ||
ترکی | bir kapı | ||
فرانسوی | une porte | ||
آلمانی | eine tür | ||
اسپانیایی | una puerta | ||
ایتالیایی | una porta | ||
مرتبط | درب، در، باب، راهرو، چهارچوب، باهو، برج، پیل یا تیر برق، شاه تیر، چوگان، حلقه، باجه، دریچه، دروازه کوچک، مروارید، صدف، اب مروارید، دو شاخه، توپی، قاچ، سر، شیر، سوراخ گیر، سوپاپ، لامپ، سر پوش | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه "دری" میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی و معنایی مرتبط با این کلمه پرداخته میشود:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "دری" در نگارش فارسی استفاده کنید. | ||
واژه | دری | ||
معادل ابجد | 214 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | dorri | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت نسبی، منسوب به دُرّ) [عربی: درّیّ] [قدیمی] | ||
مختصات | (دَ) | ||
آواشناسی | dari | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دری | ||
پخش صوت |
روشن و درخشان در زبان فارسی، کلمه "دری" میتواند به معانی مختلفی اشاره داشته باشد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی و معنایی مرتبط با این کلمه پرداخته میشود: معنا و مفهوم: استفاده و ترکیبها: قواعد نگارشی: نکات صرفی: با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "دری" در نگارش فارسی استفاده کنید.
زبان فارسي رسمي معمول امروز
تابناك، درخشان، درخشنده، روشن
تازي
door, doorjamb, doorpost, pylon, wicket, pearl, plug, valve, dari
باب، أبواب، مدخل، باب السيارة، باب المبني
bir kapı
une porte
eine tür
una puerta
una porta
درب، در، باب، راهرو، چهارچوب، باهو، برج، پیل یا تیر برق، شاه تیر، چوگان، حلقه، باجه، دریچه، دروازه کوچک، مروارید، صدف، اب مروارید، دو شاخه، توپی، قاچ، سر، شیر، سوراخ گیر، سوپاپ، لامپ، سر پوش