پشتی کردن
licenseمعنی کلمه پشتی کردن
معنی واژه پشتی کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | back, bolster | ||
عربی | دعم، ظهر، بطن، تداول الأيدي، مؤخرا، وراء، خلف، إلى الوراء، رجع، سابق، سند، قفا، مسند، ماض، موقع الظهير من الملعب، جسم الإنسان كله، القدرة على حمل الأعباء، متأخر، خلفي الإتجاه، قديم، الى الخلف | ||
مرتبط | سوار شدن، طرفداری کردن، پشتانداختن، بعقب بردن، پشت چیزی نوشتن، تقویت کردن، با بالش نگهداشتن، تکیه دادن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پشتی کردن" در زبان فارسی به معنای حمایت کردن یا پشتیبانی کردن از کسی یا چیزی استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه، نکات زیر را میتوان مدنظر قرار داد:
همچنین توجه داشته باشید که در نگارش فارسی به قواعد نگارشی مانند نقطهگذاری، استفاده از حروف بزرگ و کوچک، و فاصلهگذاری نیز اهمیت بدهید. | ||
واژه | پشتی کردن | ||
معادل ابجد | 986 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | مصدر | ||
مختصات | (پُ. کَ دَ) (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پشتی کردن | ||
پخش صوت |
ياري کردنکمک کردن مدد کردن کلمه "پشتی کردن" در زبان فارسی به معنای حمایت کردن یا پشتیبانی کردن از کسی یا چیزی استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و استفاده از این کلمه، نکات زیر را میتوان مدنظر قرار داد: نحو و ساختار جملات: همنشینی با دیگر اجزاء جمله: توجه به زمان فعل: توجه به حالتهای مختلف: همچنین توجه داشته باشید که در نگارش فارسی به قواعد نگارشی مانند نقطهگذاری، استفاده از حروف بزرگ و کوچک، و فاصلهگذاری نیز اهمیت بدهید.
حمايت کردن طرفداري کردن
پشتيباني کردن .
back, bolster
دعم، ظهر، بطن، تداول الأيدي، مؤخرا، وراء، خلف، إلى الوراء، رجع، سابق، سند، قفا، مسند، ماض، موقع الظهير من الملعب، جسم الإنسان كله، القدرة على حمل الأعباء، متأخر، خلفي الإتجاه، قديم، الى الخلف
سوار شدن، طرفداری کردن، پشتانداختن، بعقب بردن، پشت چیزی نوشتن، تقویت کردن، با بالش نگهداشتن، تکیه دادن