پف آلود
licenseمعنی کلمه پف آلود
معنی واژه پف آلود
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | dropsical, puffy | ||
عربی | استسقائي، قطرات | ||
مرتبط | استسقایی، خیزدار، متورم، پف الود | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، «پفآلود» یک واژه ترکیبی است که از دو بخش «پف» و «آلود» تشکیل شده است. این کلمه به معنای حالتی است که به دلیل وجود پف یا ورم، ظاهری خاص و یا غیرعادی به خود میگیرد. در زیر به برخی از مهمترین قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
به یاد داشته باشید که در نوشتار رسمی و ادبی، رعایت نکات نگارشی و دستوری اهمیت ویژهای دارد. | ||
واژه | پف آلود | ||
معادل ابجد | 123 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | صفت | ||
مختصات | ( ~.) (ص مف .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پف آلود | ||
پخش صوت |
-1 باد کرده آماس کرده در زبان فارسی، «پفآلود» یک واژه ترکیبی است که از دو بخش «پف» و «آلود» تشکیل شده است. این کلمه به معنای حالتی است که به دلیل وجود پف یا ورم، ظاهری خاص و یا غیرعادی به خود میگیرد. در زیر به برخی از مهمترین قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نوشتن درست: کلمه «پفآلود» به صورت ترکیبی و با خط فاصله («پفآلود») نوشته میشود. این خط فاصله نشاندهنده این است که دو واژه به هم پیوند خوردهاند. ترکیب واژهها: در فارسی، واژههای مرکب گاهی از دو یا چند بخش تشکیل میشوند. در اینجا «پف» به عنوان صفت و «آلود» به عنوان پسوند توصیفی عمل میکند. نکات واجشناسی: هنگامی که از «پفآلود» در متن استفاده میکنید، باید به قواعد واجشناسی، نظیر همخوانی و هماهنگی با سایر واژهها، توجه داشته باشید. نمونه استفاده: به عنوان مثال: «چشمانش پفآلود بودند» یا «صورت او به دلیل بیخوابی پفآلود شده بود». به یاد داشته باشید که در نوشتار رسمی و ادبی، رعایت نکات نگارشی و دستوری اهمیت ویژهای دارد.
ورم کرده . -2 آماسيده روي .
dropsical, puffy
استسقائي، قطرات
استسقایی، خیزدار، متورم، پف الود