پوزه بند
license
98
1667
100
معنی کلمه پوزه بند
معنی واژه پوزه بند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | muzzle, nosepiece, barnacle, mullah | ||
عربی | كمامة، خطم، كمامة لفم الحيوانة، فوهة البندقية، حشاكة، كمم، كمم الصحافة، منع حرية التعبير | ||
مرتبط | پوزه، دهان بند، سرلولهبخاری، صورت، دهنه، رو دماغی، پل عینک، انبر، نوعی صدف، پوزه بند یا مهاراسب | ||
واژه | پوزه بند | ||
معادل ابجد | 76 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | اسم | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پوزه بند | ||
پخش صوت |
تسمه هاي بهم پيوسته ء مشبک که
دهان چار پايان مانند استر خر گاو و سگ
را بدان بندند تا گاز نگيرند و بره و
بزغاله را بدان بندند تا ديگر از پستان
مادر شير نمکند پوزه بند دهان بند.
muzzle, nosepiece, barnacle, mullah
كمامة، خطم، كمامة لفم الحيوانة، فوهة البندقية، حشاكة، كمم، كمم الصحافة، منع حرية التعبير
پوزه، دهان بند، سرلولهبخاری، صورت، دهنه، رو دماغی، پل عینک، انبر، نوعی صدف، پوزه بند یا مهاراسب