پوزه بند
licenseمعنی کلمه پوزه بند
معنی واژه پوزه بند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | muzzle, nosepiece, barnacle, mullah | ||
عربی | كمامة، خطم، كمامة لفم الحيوانة، فوهة البندقية، حشاكة، كمم، كمم الصحافة، منع حرية التعبير | ||
مرتبط | پوزه، دهان بند، سرلولهبخاری، صورت، دهنه، رو دماغی، پل عینک، انبر، نوعی صدف، پوزه بند یا مهاراسب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پوزه بند" به معنای وسیلهای است که به فک یا پوزه حیوانات (بهویژه سگها) بسته میشود تا از گاز گرفتن یا خوردن آنها جلوگیری شود. در نگارش این کلمه و نحوه استفاده از آن، قواعدی وجود دارد که به آنها اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پوزه بند" به درستی و به طور مؤثر استفاده کنید. | ||
واژه | پوزه بند | ||
معادل ابجد | 76 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
نوع | اسم | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پوزه بند | ||
پخش صوت |
تسمه هاي بهم پيوسته ء مشبک که کلمه "پوزه بند" به معنای وسیلهای است که به فک یا پوزه حیوانات (بهویژه سگها) بسته میشود تا از گاز گرفتن یا خوردن آنها جلوگیری شود. در نگارش این کلمه و نحوه استفاده از آن، قواعدی وجود دارد که به آنها اشاره میکنم: نحوه نگارش: کلمه "پوزه بند" باید به صورت جدا از هم نوشته شود. این یک ترکیب نوشتاری است و هر دو قسمت به طور مستقل قابل فهم هستند. کسرۀ اضافه: اگر بخواهید به رابطهای خاص اشاره کنید، میتوانید از کسرۀ اضافه استفاده کنید؛ مثلاً: "پوزهبند سگ". نقطهگذاری: در متونی که در آن از "پوزه بند" استفاده میشود، توجه به نقطهگذاری و ساختار جملات مهم است. باید توجه داشته باشید که بعد از کلمات باید فاصله مناسب ایجاد شود. استفاده از آن در جملات: در جملات باید توجه کنید که "پوزه بند" به درستی در بافت جمله قرار گیرد؛ برای مثال: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پوزه بند" به درستی و به طور مؤثر استفاده کنید.
دهان چار پايان مانند استر خر گاو و سگ
را بدان بندند تا گاز نگيرند و بره و
بزغاله را بدان بندند تا ديگر از پستان
مادر شير نمکند پوزه بند دهان بند.
muzzle, nosepiece, barnacle, mullah
كمامة، خطم، كمامة لفم الحيوانة، فوهة البندقية، حشاكة، كمم، كمم الصحافة، منع حرية التعبير
پوزه، دهان بند، سرلولهبخاری، صورت، دهنه، رو دماغی، پل عینک، انبر، نوعی صدف، پوزه بند یا مهاراسب