پیچ خوردگی
licenseمعنی کلمه پیچ خوردگی
معنی واژه پیچ خوردگی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | torsion, kink, twist, rick, screw, turn | ||
مرتبط | پیچش، انقباض، پیچ، تاب، غرابت، گیر، ویژهگی، پیچیدگی، نخ یا ریسمان تابیده، کومه، پشته، توده، پیچ کردن، نوبت، چرخش، گردش، تمایل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پیچ خوردگی" در زبان فارسی به معنای یک نوع حالت یا وضعیت است که در آن چیزی به طور ناخواسته یا غیرطبیعی، به هم پیچیده میشود. در نگارش این کلمه و کاربرد آن در جملات، باید به چند نکته توجه کرد:
با رعایت این نکات میتوان "پیچ خوردگی" را به درستی در نوشتارهای مختلف به کار برد. | ||
واژه | پیچ خوردگی | ||
معادل ابجد | 855 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پیچ خوردگی | ||
پخش صوت |
حالت و کيفيت پيچ خورده . کلمه "پیچ خوردگی" در زبان فارسی به معنای یک نوع حالت یا وضعیت است که در آن چیزی به طور ناخواسته یا غیرطبیعی، به هم پیچیده میشود. در نگارش این کلمه و کاربرد آن در جملات، باید به چند نکته توجه کرد: استخدام صحیح: "پیچ خوردگی" به عنوان یک اسم مرکب شناخته میشود که از دو جزء "پیچ" و "خوردگی" تشکیل شده است. از این رو در نوشتهها باید به صورت صحیح و با فاصله نوشته شود. توجه به صرف و نحو: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان اسم به کار میرود. لازم است فعل و سایر اجزای جمله با آن همخوانی داشته باشند. مثلاً: "پیچ خوردگی این سیم باعث مشکل در عملکرد دستگاه شد." استفاده از علامات نگارشی: در نوشتن جملات، استفاده صحیح از ویرگول، نقطه و سایر علامات نگارشی میتواند به وضوح مطلب کمک کند. مثلاً: "پیچ خوردگی در لوله، نشاندهندهی ضعف در ساختار آن است." توجه به معانی و اصطلاحات: "پیچ خوردگی" ممکن است در زمینههای مختلفی به کار رود، بنابراین انتخاب صحیح واژگان و بافت جمله اهمیت دارد. برای مثال، در پزشکی یا مهندسی ممکن است معانی متفاوتی داشته باشد. با رعایت این نکات میتوان "پیچ خوردگی" را به درستی در نوشتارهای مختلف به کار برد.
torsion, kink, twist, rick, screw, turn
پیچش، انقباض، پیچ، تاب، غرابت، گیر، ویژهگی، پیچیدگی، نخ یا ریسمان تابیده، کومه، پشته، توده، پیچ کردن، نوبت، چرخش، گردش، تمایل