جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
727
اطلاعات بیشتر واژه
واژه پیر دیر
معادل ابجد 426
تعداد حروف 6
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر پیر دیر
پخش صوت

‎ -1 رهبان پير کشيش روحاني :
مغانرا خبر کرد و پيران دير
نديدم در آن انجمن روي خير.
(سعدي)
‎ -2 قايد پيشوا. ‎ -3 سخت آزموده
بسيار مجرب : قلان پير دير است . يا پير
سالخورده (سالخورده) . پير کهن سال .
يا پير سغدي . ‎ -1 آلتي موسيقي در قديم
و ظاهرا شهرود (منسوب بابوحفص سغدي) :
نخستين شکستند بر خوان خمار
پس از بزم و رامش گرفتند کار.
شد از ناله آن پير سغدي بجوش
که نامش بخاري بر آرد خروش .
(گرشاسب نامه ‎ 271)
‎ -2 شراب کهنه . يا پير سگ . ‎ -1 سگ
سالخورده . ‎ -2 دشنامي است پيران را.
يا پير سگ . دشنامي است پيران را.
يا پير ششم چرخ . (اسم) مشتري برجيس
اورمزد. يا پير صحبت . مرشد پير طريقت :
نخست موعظه ء پير صحبت اين حرف است
که از مصاحب نا جنس احتراز کنيدخ
(حافظ)
توضيحدر نسخ ديگر:پير ميفروش اين است .
يا پير صفه ء هفتم . (اسم) ستاره ء زحل
کيوان :
آنکه پير صفه ء هفتم سبکدل شد ز رشک
از وقار تو بر او چندان گران آمدست .
(سنائي)
يا پير طريقت . مرشد شيخ :
پير طريقت گفت : الهي خ عارف ترا بنور تو
ميداند... .يا پير غلام . ‎ -1 غلام پير
خدمتکار سالخورده . ‎ -2 کهتر سالخورده
برابر پادشاهان و بزرگان از خود بتواضع
بدين کلمه ياد کند.يا پير فلک . ‎ -1 فلک
کهن سال گيتي سالخورده . ‎ -2 (اسم)
زحل کيوان . يا پير کار. استاد کار
داناي کار :
کدو خوش بنزديک نرگس بکار
سفارش چه حاجت ک تويي پير کار.
(ظهوري)
يا پير کشته ء غوغا. عثمان ابن عفان .
يا پير کفتار . ‎ -1 کفتار پير و مسن .
‎ -2 پيري پليد و بد. يا پير کفتار.
پيري پليد و بد. (غالبا زنان يکديگر را
بهنگام توهين خطاب کنند) . يا پير کله پز.
طباخي که سر بريان و پاچه پزد.
يا پير کنعان . يعقوب عليه السلام :
شنيده ام سخني خوش که پير کنعان گفت :
فراق يار نه آن ميکند که بتوان گفت .
(حافظ)
يا پير گير . ‎ -1 خطابي طنز آميز گبر و
زردشتي کهن سال را. ‎ -2 خطابي توهين آميز
کافر را (مطلقا) . يا پير گرگ .
‎-1 گرگ سالخورده گرگ مسن . ‎ -2 اصطلاحي است
ستايش آميز مردي آزموده مجرب و
گربز و دلير گرگ پير :
شنيدستي آن داستان بزرگ
که ارجاسب زد آن گو پير گرگ خ
(شا. لغ).
‎-3 دشنام گونه اي پيران آزموده و محيل را :
بيامد پس آن بيدرفش سترگ
پليدي سگي جادويي پير گرگ.
(دقيقي)
يا پير گرگ بغل زن . سقرلاط دوز :
همه عمر سر گشته گردون دويد
چنين پير گرگ بغل زن نديد.
(وحيد در وصف سقرلاط دوز)
ياپير مغان . ‎ -1 بزرگ مغان پيشواي
دين زردشتي . ‎ -2 رهبان دير. ‎ -3 ريش سفيد
ميکده پيرميفروش :
گفتم شراب و خرقه نه آيين مذهب است
گفت : اين عمل بمذهب پير مغان کنند.
(حافظ)
‎ -4 رند.‎-5 پير طريقت.يا پير منحني نالان .
‎-1 سالخورده ء گوژ پشت زاري کننده . ‎ -2 چنگ
خميده .يا پير ميخانه . ‎ -1 پير ميکده :
پير ميخانه همي خواند معمايي دوش
از خط جام که فرجام چه خواهد بودن ک
(حافظ)
‎-2 پير طريقت.يا پير ميفروش. ‎ -1 پير خمار
سالخورده ء باده فروش . ‎ -2 پير ميکده :
دي پير ميفروش که ذکرش بخير باد خ
گفتا: شراب نوش و غم دل ببر زياد.
(حافظ)
‎-3 پير طريقت.يا پير ميکده .‎ -1 پير ميفروش:
به پير ميکده گفتم که : چيست راه نجات ک
بخواست جام مي وگفت : عيب (راز) پوشيدن.
‎ -2 پير طريقت . يا پير و استاد. مرشد کامل
و معلم : هر چه از پير و استاد ميدانست
بکار برد.
يا پير و پاتال پير پاتال پير پاتيل
پير پتال . پير . يا پير و پکر . رجوع
به هريک از اين دو شود. يا پير و پيغمبر.
مرشد و نبي : سوگند به پير و پيغمبر (قسم
مغلظ و شديد) . يا پير وجوان . شيخ وشاب
همه همگان قاطبتا :
همه مر گراييم پير و جوان
که مرگست چون شير و ما آهوان .
(شا. لغ.)
يا پير هافهافو هفهفو. پيري که دندانهاي
وي ريخته سخت پير. يا پير هشت خلد.
(اسم) رضوان فرشته ء موکل بر بهشت .
يا پير هفت فلک . (اسم) زحل کيوان .
في وقت متأخر من العمر

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

عبارت «پیر دیر» در زبان فارسی به معنای فردی عالم و مجرب است که در دینی یا مذهبی نقش راهنمایی و رهبری دارد. این عبارت معمولاً در ادبیات فارسی و به ویژه در اشعار شاعران و نویسندگان بزرگ استفاده می‌شود.

برای نگارش صحیح این کلمه و استفاده از آن در متن، این نکات را در نظر داشته باشید:

  1. استفاده صحیح از حروف: عبارت «پیر دیر» باید به صورت کامل و بدون کوتاهی نوشته شود. ترکیب «پیر» اشاره به سن و تجربه و «دیر» معمولاً به معنای صومعه یا مکان عبادت است.

  2. نقطه‌گذاری: در متن، برای تفکیک جملات یا عبارات، از نقطه، ویرگول و سایر علائم نگارشی استفاده کنید. به عنوان مثال: «پیر دیر، عالم و عارف بزرگی بود که همواره مورد احترام مریدانش قرار داشت.»

  3. مرتب کردن جملات: جملات باید به گونه‌ای منظم و منطقی مرتب شوند تا مفهوم روشن و واضح باشد. به عنوان مثال: «پیر دیر در کلامش همواره از عشق و معرفت سخن می‌گفت.»

  4. استفاده از قالب‌های ادبی مناسب: اگر قصد دارید از این عبارت در یک متن ادبی استفاده کنید، می‌توانید از شعر، نثر موزون و دیگر قالب‌های ادبی بهره ببرید.

  5. توجه به بافت و زمینه: بسته به بافت و زمینه‌ای که در آن استفاده می‌شود، ممکن است نیاز باشد تا توضیحات بیشتری درباره شخصیت و جایگاه «پیر دیر» ارائه شود.

در نوشتار خود همواره بررس کنید که مفهوم و معنا به خوبی منتقل شود و نگارش شما از جنبه‌های دستوری و نگارشی صحیح باشد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی