پیش بینی
licenseمعنی کلمه پیش بینی
معنی واژه پیش بینی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "پیشبینی" در زبان فارسی به معنای پیشنگری یا حدس زدن درباره آینده استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پیشبینی" به درستی و به صورت نگارشی مناسب استفاده کنید. | ||
واژه | پیش بینی | ||
معادل ابجد | 384 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | (حامص .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پیش بینی | ||
پخش صوت |
عمل پيش بين -1 عاقبت انديش کلمه "پیشبینی" در زبان فارسی به معنای پیشنگری یا حدس زدن درباره آینده استفاده میشود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی، به نکات زیر توجه کنید: نوشتن صحیح: کلمه "پیشبینی" با خط تیره نوشته میشود. این تیره بین دو بخش آن (پیش و بینی) قرار دارد و نشاندهنده این است که این دو بخش به هم مرتبط هستند. جایگاه در جمله: این کلمه میتواند به عنوان اسم، فعل یا صفت در جمله مورد استفاده قرار گیرد. به عنوان مثال: جمع و مفرد: جمع کلمه پیشبینی به صورت "پیشبینیها" است. مثلاً: "پیشبینیهای این محقق دقیق بود." استفاده از پیشوند و پسوند: با توجه به مفهوم کلمه، میتوان از پیشوندها و پسوندهای مختلف استفاده کرد. برای مثال: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "پیشبینی" به درستی و به صورت نگارشی مناسب استفاده کنید.
دورانديشي آخربيني :
خردمنددي و پيش بيني بود
توانايي و پاک ديني بود.
(فردوسي)
توضيح پيش بيني حدس زدن وقايع آينده
است از علل و اسباب و قراين موجودمثلا يک
پزشک گاهي از ديدن احوال بيماري ميتواند
بگويد که از بهبود خواهد يافت يا خواهد
مرد. در جنگي که ميانه ء دو دولت
در ميگيرد از اندازه ء نيروي
آن دو و پافشاري سپاهيان و غيره
ميتوان گفت فاتح کيست و مغلوب که ک و آن
در اصل با پيشگويي که از پيش گفتن وقايع
آينده از طريق علوم مکنونه است فرق دارد.
ولي پيش بيني بمعني اخير هم آمده .
دور بيني گويا در مورد علم اخلاق بهتر است
و پيش بيني در مورد عمل و (امور) مادي .
پيش بيني اصلا اعم است و شامل پيشگويي و
اخبار قبل الوقت هم گويا ميشود مثلا
من باران اين ماه را بواسطه ء شدت گرماي
ماه گذشته پيش بيني کرده بودم يا من اين
جنگ را بواسطه ء کثرت رقابت انگليس وآلمان
پيش بيني کرده بودم . -2 حزم احتياط
احتياط کاري: سليمان را از حزم و بيداري و
احتياط و هشياري و پيش بيني برمک عجب آمد.
و دل روي خوش کرد. -3 دانايي . -4 دريافت
و گفتن حوادث قبل از وقوع آنهاغيب گويي :
به پيش بيني آن بيند او که ديده نيند
منجمان سطرلاب آسمان پيماي .
(فرخي)