پینه کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه پینه کردن
معنی واژه پینه کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | baunt | ||
عربی | بونت | ||
واژه | پینه کردن | ||
معادل ابجد | 341 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی پینه کردن | ||
پخش صوت |
-1 (مصدر) وصله کردن در پي کردن
رقعه دوختن .
-2 (مصدر) سخت شدن پوست کف دست و پا
سينه زانو و غيره بسبب تماس کار
بسيار و راه رفتن مدام :
يکي مشت در کارم از کينه کرد
که همچون شتر سينه ام پينه کرد.
(يحيي کاشي)
baunt
بونت