تخته بند شدن
licenseمعنی کلمه تخته بند شدن
معنی واژه تخته بند شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | board | ||
عربی | مجلس، طاولة، لوح خشبي، مائدة، حافة، جانب، منصة المحكمة، كرتون ورق مقوى، لجنة، لوحة إعلانات، وجبة، ركب السفينة أو القطار، كسا بالواح خشبية، قدم الطعام، ركب متن السقينة، كسا بألواح خشبية، تناول طعامه، دنا من السفينة ليهاجمها | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تخته بند شدن" در زبان فارسی معمولاً به معنای محدود شدن در یک چارچوب مشخص، به خصوص در زمینههای فکری یا اجتماعی، استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و زبانشناسی این ترکیب، نکات زیر قابل توجه است:
بهطور کلی، هنگام استفاده از "تخته بند شدن"، توجه به ثبات و دقت در نگارش و بیان معانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. | ||
واژه | تخته بند شدن | ||
معادل ابجد | 1815 | ||
تعداد حروف | 10 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تخته بند شدن | ||
پخش صوت |
تخته بند شدن دکانبسته شدن دکان. کلمه "تخته بند شدن" در زبان فارسی معمولاً به معنای محدود شدن در یک چارچوب مشخص، به خصوص در زمینههای فکری یا اجتماعی، استفاده میشود. در مورد قواعد نگارشی و زبانشناسی این ترکیب، نکات زیر قابل توجه است: فعل و ساختار: "بند شدن" یک فعل مرکب است که به معنی محدود یا محصور شدن است. "تخته" در اینجا به عنوان مفعول یا موصوف مورد استفاده قرار میگیرد. نقطهگذاری: هنگام استفاده از این کلمه در جملات، توجه به اصول نقطهگذاری اهمیت دارد. مثلاً در جملاتی که این واژه به عنوان جزء جمله به کار میرود، باید دقت شود که جملات به صورت روان و واضح نوشته شوند. تطابق فاعل و فعل: در جمله باید به تطابق فاعل و فعل توجه کرد. برای مثال: "آنها تخته بند شدند" به درستی بیان میکند که فاعل (آنها) و فعل (بند شدن) با یکدیگر در توافق هستند. تنوع در کاربرد: این ترکیب میتواند در متون رسمی و غیررسمی به کار برود. در متنهای ادبی، ممکن است به شیوهای شاعرانه یا توصیفی تر بیان شود. بهطور کلی، هنگام استفاده از "تخته بند شدن"، توجه به ثبات و دقت در نگارش و بیان معانی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
board
مجلس، طاولة، لوح خشبي، مائدة، حافة، جانب، منصة المحكمة، كرتون ورق مقوى، لجنة، لوحة إعلانات، وجبة، ركب السفينة أو القطار، كسا بالواح خشبية، قدم الطعام، ركب متن السقينة، كسا بألواح خشبية، تناول طعامه، دنا من السفينة ليهاجمها