تخلیه کردن
licenseمعنی کلمه تخلیه کردن
معنی واژه تخلیه کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- خالي كردن، تهي ساختن 2- پياده كردن | ||
متضاد | بار زدن، بار كردن 1- بيرون آوردن، بيرون ريختن | ||
انگلیسی | vacate, disembark, drain | ||
عربی | خلى، تخلى، فرغ، ألغى، شغر، أبطل، كرس نفسه، انصرف، يخلى | ||
مرتبط | خالی کردن، تعطیل کردن، تهی کردن، پیاده شدن، پیاده کردن، از کشتی در اوردن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تخلیه کردن" به معنای خالی کردن یا بیرون کردن محتویات از یک مکان یا فضا است. در قواعد فارسی و نگارشی، برای استفاده و به کارگیری این کلمه نکات زیر را میتوان مدنظر قرار داد:
با رعایت این نکات، میتوانید بهطور صحیح و موثق از "تخلیه کردن" در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | تخلیه کردن | ||
معادل ابجد | 1319 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تخلیه کردن | ||
پخش صوت |
- 1 خالي کردن وا گذاشتن : کلمه "تخلیه کردن" به معنای خالی کردن یا بیرون کردن محتویات از یک مکان یا فضا است. در قواعد فارسی و نگارشی، برای استفاده و به کارگیری این کلمه نکات زیر را میتوان مدنظر قرار داد: معنی و مفهوم: واژه "تخلیه" بر گرفته از ریشه "خالی" است و در ترکیب با "کردن" به معنای عمل خالی کردن یا خارج کردن است. این واژه معمولاً در مواردی چون تخلیه یک ساختمان، یک اتاق، یا یک فضای دیگر به کار میرود. ساختار دستوری: "تخلیه کردن" یک فعل مرکب است که شامل یک اسم (تخلیه) و یک فعل اصلی (کردن) است. در جملههایی که این فعل به کار میرود، میتوان از آن به عنوان فعل اصلی جمله استفاده کرد. مثالهای کاربردی: زمان و صیغه: این فعل مانند سایر افعال فارسی میتواند به زمانهای مختلف صرف شود. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید بهطور صحیح و موثق از "تخلیه کردن" در نوشتههای خود استفاده کنید.
((خانه را تخليه کرد.)) -2 خالي و ترک کردن
قواي نظامي ناحيه يا شهري را.
1- خالي كردن، تهي ساختن
2- پياده كردن
بار زدن، بار كردن
1- بيرون آوردن، بيرون ريختن
vacate, disembark, drain
خلى، تخلى، فرغ، ألغى، شغر، أبطل، كرس نفسه، انصرف، يخلى
خالی کردن، تعطیل کردن، تهی کردن، پیاده شدن، پیاده کردن، از کشتی در اوردن