تراب
licenseمعنی کلمه تراب
معنی واژه تراب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ثري، خاك، زمين، طين، گل | ||
متضاد | ماء | ||
انگلیسی | dust, torab | ||
عربی | غبار، رماد، هباء، تربة، اضطراب، جتة، شىء تافه، رش، الهباء الجوي، نفض الغبار، إنتظر هدوء أمور، غبر، تغبر، ضريبة، نفض الغبار عن، هدأ، رذ، تراب | ||
ترکی | traub | ||
فرانسوی | traub | ||
آلمانی | traub | ||
اسپانیایی | traub | ||
ایتالیایی | traub | ||
مرتبط | غبار، گرد و خاک، خاک، خاکه، ذره | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تراب" در زبان فارسی به معنای "خاک" یا "زمینی که از آن میتوان استفاده کرد" است. این کلمه معمولاً در متون ادبی، علمی و کشاورزی به کار میرود. قواعد فارسی و نگارشی که مربوط به این کلمه میشود شامل نکات زیر است:
اگر سوال خاصی درباره استفاده از کلمه "تراب" یا قواعد خاص نگارشی آن دارید، خوشحال میشوم که بیشتر کمک کنم! | ||
واژه | تراب | ||
معادل ابجد | 603 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tarāb | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [قدیمی] | ||
مختصات | (تَ) (اِ.) | ||
آواشناسی | torAb | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تراب | ||
پخش صوت |
خاک، زمين نرم کلمه "تراب" در زبان فارسی به معنای "خاک" یا "زمینی که از آن میتوان استفاده کرد" است. این کلمه معمولاً در متون ادبی، علمی و کشاورزی به کار میرود. قواعد فارسی و نگارشی که مربوط به این کلمه میشود شامل نکات زیر است: نحو (ترکیب و ساختار جمله): کلمه "تراب" میتواند به عنوان اسم مفرد به کار رود و معمولاً به همراه صفتها یا قیدها میآید. مثلاً "تراب نرم" یا "تراب بکر". تلفظ: در حروفنویسی فارسی، "تراب" به صورت "تَراَب" تلفظ میشود. توجه به تلفظ صحیح در گفتار و نوشتار مهم است. کتابت: در نگارش رسمی و ادبی، باید از به کار بردن کلمات مشابه بدون توجه به معنی دقیق آنها پرهیز کرد. از آنجایی که "تراب" به خاک اشاره دارد، باید در متنهایی که درباره خاک، کشاورزی، محیط زیست و غیره نوشته شده، کلمه به درستی و به جای خود استفاده شود. قافیه و شعر: در اشعار فارسی، "تراب" معمولاً به عنوان قافیه و یا بخشی از تصویرسازیهای شاعرانه به کار میرود. شاعران میتوانند از آن در مقایسهها یا تمثیلها استفاده کنند. اگر سوال خاصی درباره استفاده از کلمه "تراب" یا قواعد خاص نگارشی آن دارید، خوشحال میشوم که بیشتر کمک کنم!
ثري، خاك، زمين، طين، گل
ماء
dust, torab
غبار، رماد، هباء، تربة، اضطراب، جتة، شىء تافه، رش، الهباء الجوي، نفض الغبار، إنتظر هدوء أمور، غبر، تغبر، ضريبة، نفض الغبار عن، هدأ، رذ، تراب
traub
traub
traub
traub
traub
غبار، گرد و خاک، خاک، خاکه، ذره