تشنه
licenseمعنی کلمه تشنه
معنی واژه تشنه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | عطشان، عطشزده، عطشناك | ||
متضاد | گرسنه | ||
انگلیسی | thirsty, athirst | ||
عربی | متعطش، ظمآن، ظامئ، متوق، تواق | ||
ترکی | susuz | ||
فرانسوی | soif | ||
آلمانی | durstig | ||
اسپانیایی | sediento | ||
ایتالیایی | assetato | ||
مرتبط | خشک، مشتاق، عطش دار، بی آب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تشنه" در زبان فارسی به معنای نیاز به آب و عطش است و میتواند به عنوان صفت یا اسم به کار رود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفادههای مربوط به این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این قواعد، میتوانید به درستی از کلمه "تشنه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | تشنه | ||
معادل ابجد | 755 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tešne | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [پهلوی: tišnak] ‹تش› | ||
مختصات | ( ~.) [ په . ] (ص .) | ||
آواشناسی | teSne | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تشنه | ||
پخش صوت |
کسي که ميل و خواهش نوشيدن آب داشته باشد کلمه "تشنه" در زبان فارسی به معنای نیاز به آب و عطش است و میتواند به عنوان صفت یا اسم به کار رود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و استفادههای مربوط به این کلمه اشاره میکنم: نحوه نوشتن: کلمه "تشنه" به صورت کامل و بدون خط فاصله نوشته میشود. این کلمه شامل حرف "ت"، "ش"، "ن" و "ه" است. نوع کلمه: "تشنه" به عنوان صفت و اسم به کار میرود. به عنوان صفت میتواند برای توصیف افراد یا اشیاء استفاده شود (مثلاً: او تشنه است). به عنوان اسم نیز به معنی فردی که عطش دارد، به کار میرود (مثلاً: تشنه باید آب بنوشد). مشتقات: این کلمه مشتقات و کلمات مرتبط دیگری نیز دارد، از جمله "تشنگی" (حالتی که فرد احساس عطر میکند) و "تشنهکام" (کسی که به شدت تشنه است). ترکیبهای رایج: این کلمه میتواند در ترکیبهای مختلفی به کار رود، مثل "تشنهلب" (کسی که لبهایش به خاطر تشنگی خشک شده است) یا "تشنهدلی" (کسی که به شدت به چیزی نیاز دارد). قواعد استفاده: استفاده از "تشنه" باید با توجه به context یا متن مورد نظر صورت گیرد. برای مثال، استفاده از این کلمه در شعر و ادب میتواند بار معنایی خاصی به آن ببخشد. با رعایت این قواعد، میتوانید به درستی از کلمه "تشنه" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
عطشان، عطشزده، عطشناك
گرسنه
thirsty, athirst
متعطش، ظمآن، ظامئ، متوق، تواق
susuz
soif
durstig
sediento
assetato
خشک، مشتاق، عطش دار، بی آب