تعیین کردن
licenseمعنی کلمه تعیین کردن
معنی واژه تعیین کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- برگماشتن، منصوب كردن | ||
متضاد | عزل كردن 1- معلوم كردن، بازشناختن، مشخص كردن | ||
عربی | حدد، فصل، قرر، حسم، فصل فى، عقد العزم، حتم، أنهى، صفى، إتخذ قرارا، انتهى، رسم الحدود، تحديد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) در زبان فارسی، کلمه «تعیین کردن» به معنای مشخص کردن یا تعیین نمودن است و برای استفاده صحیح از آن، قواعد و نکات نگارشی زیر را در نظر داشته باشید:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه «تعیین کردن» در نگارش خود استفاده کنید. | ||
واژه | تعیین کردن | ||
معادل ابجد | 814 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
نوع | مصدر | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تعیین کردن | ||
پخش صوت |
کسي را بکاري نصب کردن در زبان فارسی، کلمه «تعیین کردن» به معنای مشخص کردن یا تعیین نمودن است و برای استفاده صحیح از آن، قواعد و نکات نگارشی زیر را در نظر داشته باشید: جملهبندی: «تعیین کردن» معمولاً در جملات به عنوان فعل مرکب استفاده میشود. مثال: «او زمان جلسه را تعیین کرد.» فعلهای لازم و متعدی: بررسی کنید که در جمله شما «تعیین کردن» به چه صورت به کار رفته است. این فعل میتواند لازم یا متعدی باشد، اما معمولاً به عنوان فعل متعدی (با مفعول) به کار میرود. فعلهای زماندار: برای بیان زمان گذشته، حال یا آینده، میتوانید از ساختارهای مختلف زمان استفاده کنید. مثال: نحو جملات: همواره توجه داشته باشید که مفعول (چیزی که تعیین میشود) باید به روشنی مشخص باشد. این مفعول میتواند اسم، عبارت یا جملهای باشد که موضوع تعیین شده را بیان میکند. ساختارهای مختلف: همچنین میتوانید از شکلهای مختلف این فعل استفاده کنید، مانند «تعیین» (اسم) یا «تعیینشده» (صفت) به منظور تنوع در نوشتار. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه «تعیین کردن» در نگارش خود استفاده کنید.
برگماشتن .
1- برگماشتن، منصوب كردن
عزل كردن
1- معلوم كردن، بازشناختن، مشخص كردن
حدد، فصل، قرر، حسم، فصل فى، عقد العزم، حتم، أنهى، صفى، إتخذ قرارا، انتهى، رسم الحدود، تحديد