تغذیه کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه تغذیه کردن
معنی واژه تغذیه کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | nourish, feed, pasture | ||
عربی | غذى، طعم، أقات، ربى، عضد، تغذي | ||
مرتبط | قوت دادن، غذا دادن، خوراک دادن، خوراندن، خوردن، چراندن، چریدن، چرانیدن، چریدن در | ||
واژه | تغذیه کردن | ||
معادل ابجد | 2389 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تغذیه کردن | ||
پخش صوت |
- 1 (مصدر) خوراک دادن غذا دادن .
- 2 خوردن .
nourish, feed, pasture
غذى، طعم، أقات، ربى، عضد، تغذي
قوت دادن، غذا دادن، خوراک دادن، خوراندن، خوردن، چراندن، چریدن، چرانیدن، چریدن در