تکلیف
licenseمعنی کلمه تکلیف
معنی واژه تکلیف
taklif
task
|
تکلیف
مترادف:
1-اسم
2- رسالت، فريضه، مسئوليت، نقش، وظيفه
3- مشق
4- بلوغ
5- سخت، شاق، زحمت فوقالعاده
6- اصرار، تاكيد
7- مصادره
8- بهرنج افكندن
9- به گردنگذاشتن
10- به سن بلوغ رسيدن
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم مصدر) [عربی، جمع: تکالیف]
مختصات:
(تَ) [ ع . ]
الگوی تکیه:
WS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
taklif
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
540
شمارگان هجا:
2
دیگر زبان ها
انگلیسی
task | duty , obligation , imposition , mission , homework
ترکی
ev ödevi
فرانسوی
devoirs
آلمانی
hausaufgaben
اسپانیایی
tarea
ایتالیایی
compiti a casa
عربی
مهمة | عمل , شغل , عمل شاق , واجب , وبخ , أنب
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "تکلیف" در زبان فارسی به معنای وظیفه، مسئولیت یا یک کار مشخصی است که باید انجام شود. در استفاده از این کلمه و قواعد نگارشی مربوط به آن، نکات زیر را باید مدنظر داشت:
-
نحو و ساختار جملات:
- "تکلیف" معمولاً به عنوان اسم استفاده میشود و میتواند به عنوان فاعل، مفعول یا مضاف إليه به کار رود.
- مثال: "تکلیف من این است که درسهایم را بخوانم."
-
جنس و نوع کلمه:
- "تکلیف" یک اسم مذکر است و در جملات باید به همین صورت مورد استفاده قرار گیرد.
-
مفرد و جمع:
- شکل جمع این کلمه "تکالیف" است.
- مثال: "تکالیف مدرسه را انجام دادم."
-
قید و صفت:
- میتوان برای توصیف "تکلیف" از صفات استفاده کرد.
- مثال: "تکلیف دشوار بود."
- همنشینی با افعال:
- این کلمه معمولاً با افعالی مانند "داشتن"، "انجام دادن"، "تحویل دادن" و غیره همنشینی دارد.
- مثال: "من باید تکلیفی را که معلم داده است، انجام دهم."
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "تکلیف" در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "تکلیف" در جملات مختلف آورده شده است:
- معلم برای ما تکلیفهای زیادی گذاشت تا در تعطیلات روی آنها کار کنیم.
- بچهها باید تکلیفهای خود را قبل از فرارسیدن موعد تسلیم کنند.
- من نمیدانم چه تکلیفی را باید اول انجام دهم.
- اگر تکلیف را بهطور کامل انجام دهی، نمرهی خوبی خواهی گرفت.
- تکلیف این هفته شامل مطالعهی فصل جدید کتاب و نوشتن یک خلاصه است.
اگر به مثالهای بیشتری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!