تلا
licenseمعنی کلمه تلا
معنی واژه تلا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | bay | ||
عربی | خليج، غار، مشربية، جزء رئيسي من مبنى، نافذة ناتئة، فرس كميت، الكستنائي اللون، الكمتة، إكليل غار، شهرة، الفسحة بين عمودين، مخزن الحبوب، نبح، نبح على، كستنائي | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تلا" در زبان فارسی به معنای تلاش و کوشش به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه میپردازیم:
توجه به این نکات میتواند به بهبود نویسندگی و بیان شما کمک کند. اگر سؤالات خاصتری درباره این کلمه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم. | ||
واژه | تلا | ||
معادل ابجد | 431 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تلا | ||
پخش صوت |
سائل و گدا کلمه "تلا" در زبان فارسی به معنای تلاش و کوشش به کار میرود. در اینجا به برخی از قواعد نگارشی و نحوه استفاده از این کلمه میپردازیم: نوشتار درست: کلمه "تلا" باید به درستی و با حروف صحیح نوشته شود. اطمینان حاصل کنید که هیچ حرفی جا افتاده یا اشتباه نوشته نشده باشد. استفاده در جملات: میتوان از "تلا" در جملات مختلف به عنوان اسم یا به صورت فعل در کنار دیگر افعال استفاده کرد. مثلاً: ایجاب و نفی: کلمه "تلا" میتواند در جملاتی که به ایجاب (مثبت) یا نفی (منفی) اشاره دارند، به کار رود. قید و صفات: میتوان برای توصیف شدت یا نوع تلاش از قیود و صفات استفاده کرد: توجه به این نکات میتواند به بهبود نویسندگی و بیان شما کمک کند. اگر سؤالات خاصتری درباره این کلمه دارید، خوشحال میشوم کمک کنم.
bay
خليج، غار، مشربية، جزء رئيسي من مبنى، نافذة ناتئة، فرس كميت، الكستنائي اللون، الكمتة، إكليل غار، شهرة، الفسحة بين عمودين، مخزن الحبوب، نبح، نبح على، كستنائي