تمام
licenseمعنی کلمه تمام
معنی واژه تمام
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-قيد 2- تماما، جمعناتمام، ناقص 3- اختتام، پايان، ختم 4- جمله، عموم، همگي، همه 5- كل، هر 6- بس، بسيار، زياد، فراوان 7- بيكموكاست | ||
متضاد | ناقص 1- بسنده، كافي | ||
انگلیسی | all,entire,whole,full,complete,through,thorough,thru,rounded,integral,main,full-blown,out-and-out | ||
عربی | جميع، الجميع، كل شىء، كل ما يملكه المرء، كل، كافة، تماما، لكل فريق، بكل ما فى الكلمة من معنى | ||
ترکی | bütün | ||
فرانسوی | entier | ||
آلمانی | gesamte | ||
اسپانیایی | completo | ||
ایتالیایی | intero | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تمام" در زبان فارسی به معنای "کامل"، "کلی" یا "همه" استفاده میشود و در موقعیتهای مختلف کاربرد دارد. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این نکات، میتوان به درستی و زیبایی از کلمه "تمام" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | تمام | ||
معادل ابجد | 481 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tamām | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (تَ) [ ع . ] (ص .) | ||
آواشناسی | tamAm | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تمام | ||
پخش صوت |
همه آن، تمام شئيي تمام آن، درست و کافي و کامل کلمه "تمام" در زبان فارسی به معنای "کامل"، "کلی" یا "همه" استفاده میشود و در موقعیتهای مختلف کاربرد دارد. در ادامه به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: استفاده به عنوان صفت: قید التزام: ترکیب با دیگر کلمات: نکات نگارشی: نقشهای مختلف در جمله: با رعایت این نکات، میتوان به درستی و زیبایی از کلمه "تمام" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
1-قيد
2- تماما، جمعناتمام، ناقص
3- اختتام، پايان، ختم
4- جمله، عموم، همگي، همه
5- كل، هر
6- بس، بسيار، زياد، فراوان
7- بيكموكاست
ناقص
1- بسنده، كافي
all,entire,whole,full,complete,through,thorough,thru,rounded,integral,main,full-blown,out-and-out
جميع، الجميع، كل شىء، كل ما يملكه المرء، كل، كافة، تماما، لكل فريق، بكل ما فى الكلمة من معنى
bütün
entier
gesamte
completo
intero